بلاگ

گفتگو با جوان دوست داشتنی پولساز آقای « سیامک فلاح »

 

 

از آقای فلاح خواستیم یک جمله برای زیر عکس شون انتخاب کنن این جمله را برامون فرستادن :

« ‎تنها راه برای انجام کارهای بزرگ این است که عاشق آن کار باشید و تا زمانی که تلاش نکنید و کاری فراتر از توانایی‌های فعلی خود انجام ندهید، هرگز رشد نخواهید کرد »

 

هدف ما از گفتگو با موفق های شغل مشاوری املاک همیشه این بوده که دوستانی که به موفق های این شغل دسترسی ندارند حرف هاشون را بشنوند و الگو بگیرند.

برداشت شخصی من و دوستانی که با آقای فلاح کار کردند از دلایل موفقیت ایشان را میشه در دلایل زیر خلاصه کرد:

پرانرژی

اعتماد به نفس و عزت نفس بالا

بسیار با انگیزه و فعال

 

 

ناپلئون هیل در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید از ویژگی های فروشنده های موفق اینگونه یاد می کنه ؛

« فروشنده های موفق تاثیر گذاری انرژی و انگیزه بالای درونی شان را هنگام دست دادن و در لحن صدای شان به مشتری منتقل می کنند »

این ویژگی درونی همه فروشنده های موفق و مدیران الهام بخشِ که آنها را از افراد معمولی متمایز می کنه…

 

در گفتگویی که با آقای فلاح داشتیم مثل همه گفتگوهای پیشین درباره نکات و ترفندهای کاری مشاوری املاک ازشون پرسیدیم و ازشون خواستیم دلایل و رازهای موفقیت شان را با ما در میان بگذارند .

 

دانلود فایل صوتی گفتگو با آقای فلاح 

 

متن گفتگو با آقای سیامک فلاح مشاور املاک و مدیر موفق املاک پولساز و جوان

-خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ،

در خدمت آقای سیامک فلاح هستیم یک از خوبای این کار ایشونم

مثل بقیه دوستانی که من قبلا باهاشون مصاحبه کردم یکی از اون دوست داشتنی هاییه که خیلی خوبه کار میکنه با اینکه جونه و شاید بگم نصف بعضی از اون دوستانی که پیش از این باهاشون مصاحبه کردیم سن دارن ولی شاید تو همون لول و گاهن بیشتر از اون عزیزان تونستن موفقیت به دست بیارن یکی از دلایلی که ایشونو انتخاب کردیم برای این گفتگو همین بوده و از ایشون تشکر میکنم که وقت گذاشتن آقای فلاح میخواین سلام علیکی داشته باشین

+منم سلام میکنم خدمت شما و تمامی دوستداران سایتتون امیدوارم که مصاحبه ای که الا انجام میدیم باعث بشه که یک پیشرفتی در کارشون حاصل بشه

-آقای فلاح روتینگ بریم همون سوالایی که از بقیه دوستان پرسیدم از شما بپرسم و نظرتونو بدونیم یا میخواین ی سبک جدیدی بریم صحبت هایی که شما دوست داریم بقیه مشاورا بدونن میخواین بگین،کدومش واسه شما بهتره

+هر کدوم که فکر میکنم واسه ارتقاِء بچه ها بهتر باشه بهتره حالا نمیدونم کدوم راحت ترین

-به ما بگین چی شد که وارد این کار شدین،چی شد این کارو انتخاب کردین و در خودتون چی دیدین که وارد این کار شدین؟

+حقیقتش من اصلا از لغت مشاوره خوشم میاد یعنی شاید به املاک هم خیلی ربط نداشته باشه

دوست داشتم وقتی تو خیابون یکی مشکلی داره تا اونجایی که میشه بهش مشاوره بدم به طرف و کار ملک هم فکر میکنم تنها کاریه که وقتی مشاوره خوب بدی مسلما درآمد فوق العاده ای داری،

بزرگترین لغت ، اولین لغت و فکر میکنم تاثیر گذارترین لغته کار ملک همون مشاوره است شما تو هر مغازه تو هر دفتری تو هر سیستمی آپارتمانی دارین وارد میشین

اولین چیز مشاورین املاک آسمان یا هر املاک دیگه ای که داره کار میکنه پس اون لغت مشاوره خیلی مهمه اگر ما لغت مشاوره رو در ادامش اسم املاک رو ورداریم بزاریم درمان میشه مشاوره درمانی یعنی از طریق مشاوره مردمو درمان میکنن ما میخوایم از طریق مشاوره ملک بفروشیم پس فکر میکنم خیلی ساده تره دیگ تا اینکه بیایم با یک آدمی که از لحاظ روانی مشکل داره کلی باهاش صحبت بکنیم تا برسیم به ی درآمدی الان میخوایم به یک آدمی که ی پولی تو جیبشه مشاوره بهش بدیم تا بدونه این پول رو کجا باید استفاده بکنه،

تو چه زمینه ای باید استفاده بکنه و فکر میکنم خیلی ساده باشه شما وقتی میخواید واسه خودتون خرید بکنید چه حالا یک جنس ساده مثلا پوشاک اگر بخواین یدونه پیراهن بخرید اگر پنج تا مغازه اون پیراهنو داشته باشه واسه شما مهمه که قیمت کجا مناسب تره ولی گزینه ای که اون فروشنده چطور با شما برخورد میکنه شاید مهمتر باشه،

همون جنسو شاید طرف داشته باشه و به شما ده تومن گرونتر بده ولی اینکه چطور با شما برخورد میکنه و چطور راحت و ساده میتونه این باور رو برای شما به وجود بیاره که آقا این جنس من مهمتره و نحوه برخوردش فوق العاده برای شما مهم میشه تاثیر گذاره برای شما و تو کار ملک تفاوتش اینه که شما با اعداد نجومی کار دارین یعنی طرف خیلی راحت میاد پیش شما میگه من یک میلیارد خرید دارم

-آقای فلاح ببخشید مسیر گفتگو ی ذره داره منحرف میشه سواله این بود که چی شد وارد این کار شدین و شما فرمودین به مشاوره دادن علاقه دارین و به خاطر همین مشاوره املاک رو انتخاب کردین؟ همین.

+شغل قبلی من همین حالت مشاوره رو داشت ولی خوب این درآمد رو نداشت بزرگترین دلیلی که شاید من اومدم این بود که ی تفاوت قیمت فوق العاده ای بین خودم و اون کاری که دارم انجام میدم دیدم و دیدم چقد راحت مسکن هایی که اون موقع داشتن خوب کار میکردن مثل دلتا آقای تقوی وسایر دوستانی که داشتن خوب کار میکردن وقتی اینا رو دیدم فکر میکردم که خیلی راحت میشه پول درآورد و این پتانسیل هم بود وقتی من تلاششو دارم وقتی اون زمانو دارم میزارم چرا باید درآمدم ان تومن باشه،

چرا نباید ان به علاوه یک باشه چرا نباید ی مثبت بغلش باشه ی بینهایت کنارش بزارم من کار ملک کاریه که بینهایته و برای همین من وارد کار ملک شدم تا اونجا هم که توانم بود تلاش کردم حالا دوستانی که با من کار کردن اکثرا میدونن

-منم کاملا تایید میکنم

+خواهش میکنم،اگر ملکی تو منطقه باشه مسلما بچه های ما اونجا هستن حداقل رد پایی ازشون وجود داره اونجا و این مسلما باعث درآمد میشه چه واسه ما چه واسه بچه های ما و چه واسه سایر همکاران ما که دوست دارن تو این زمینه موفق باشن

-آقای فلاحی این سواله شاید برای اواسطه گفتگو باشه ولی پیش اومد میپرسم از خدمتتون ، چجوری ی مشاوره ماهی پنج میلیونی ، ماهی ده میلیونی یهو باید بشه ماهی بیست میلیونی میشه به نظرتون؟

+این مسلما به تغییر نگرش خود اون مشاور بستگی داره شاید باور نداشته باشین مشاور مثل لیوانی می مونه که حجمش مشخصه هر چقدرم شما توش آب بریزید اون دیگه از اون حجمش خارج میشه اون مشاوره مثلا فهمیده حجمش رو باید بیشتر بکنه و تلاشش نسبت به اون حجم بیشتر کنه ی وقتایی بود ما روزای جمعمون عملا هیچکدوم از مشاورامون نمیومدن به غیر یکی از مشاورا همون مشاور تو ماه میانگین 30 میلیون تومن دریافتیش از مجموعه بود

مشاوره دیگه ای هم بود حتی اون حجمو برای خودش قائل نبود و حتی روزای عادی به زور میومد دفتر اون مشاور 3 میلیون تومن واریزیش بود

تفاوت این سه با اون سه مثلا باعث اون نگرشیه که اون مشاور داره اون توانایی همون واحدی که اون میتونه معامله کنه مسلما اونیکی هم میتونه،پس این بستگی به نظمش،تلاشش و نگرش خود مشاوره داره.

-ی سوالای هم که این روزا توی سایتمون و توی کانالمون مطرحه و بعضی از دوستان هم میپرسن اینه که چجوری ی مشاوری ماه ها میلیاردی قرارداد مینویسه مشاوره خوبیه پنج شیش ساله کارش اینه بعد ی سال میشه اصلا قرارداد نداره یا قرارداد خیلی کم داره اصلا انگار کار رو یادش میره نگاه هم میکنی انگار دیگه کارشناسی و سرویس و آگهی و اینا رو هم فراموش کرده دیگه اون مهارتو و پتانسیل توش دیده نمیشه به نظرتون چی میشه یهو ی مشاوره انقد سقوط میکنه؟

+من این اتفاق واسه خودم افتاد زمانی که مشاور بودم هر ماه من واریزی فوق العاده خوبی داشتم کسایی که حالا در کنارمن بودن میدیدن تو یک ماه من تا بیست و هفتم ماه قرارداد ننوشتم کلی هم کار میکردم و … ی روز دو تا کمک مشاور داشتم که در کنار من بودن با موتور یکیشون رفته بودیم واحدی رو بازدید کنیم ، برمیگشتیم پیش خودم گفتم ، همین سوالی که شما میکنید پیش خودم گفتم فقط تفاوتش این بود که شاید من مثلا با خدام مطرح کردم گفتم من که دارم کار میکنم همون تلاش هم دارم انجام میدم چطوره که این واریزیه نمیاد؟

تو مقطع شاید پیش خودم مثلا این بود که شاید این ماه روزی من نیست این تاسی که میگن بچه ها خیلی اعتقاد دارن پیش خودم گفتم شاید تاسم نیوفتاد گفتم شاید باید پیگیریم رو بیشتر کنم و وقتی رفتم دفتر شروع کردم به زنگ زدن یعنی انگار ی نیرویی واسه من به وجود اومد شروع کردم دوباره پیگیری کردن شاید اول ماه من ی سرویسی رو دادم پیش خودم گفتم شاید خرید نکرده باشه دوباره به اون بنده خدا زنگ زدم دوباره با مشتری های دیگه تماس گرفتم از بیست و پنج ، بیست و شیشم همون ماه تا سی و یکم (چون تو فصل تابستان بودیم ماه سی و یک روز بود) من فکر میکنم شیش تا قرارداد نوشتم یعنی تو روز دوم دو تا قرارداد نوشتم ی ساختمونی بود تو سازمان برنامه مرکزی چهار تا واحدشو من شاید در ارز دو روز فروختم ودو تا واحد دیگه هم واسه همون کسایی که اون واحدو خریدن خودشنم واحد داشتن که واحد های خیلی نقلی بود مثلا کرج بود با اینکه منطقه کاریم نبود ولی با یدونه آگهی ملکاشون فروش رفت من فکر میکنم بزرگترین تاثیرش تو خود آدمه  یعنی خود وجودی حالا خیلی ها اعتقاد دارن میگن من چشم خوردم یک سال مثلا خوب کار کردم من چشم خوردم من اصلا اعتقاد ندارم چون اگه به چشم خوردن و دیگه نمیدونم نیوفتادن تاس و اینجور چیزا بود مسلما یکی شبیه کریستین رونالدو الان نباید پا داشته باشه چون هر بازی سه تا گل میزنه بازی بعدی مثلا چهار تا میزنه و بازی بعدی مثلا ی دونه میزنه

-پس صحبت شما با این عزیزان اینه که خودشون رو باور داشته باشن

+مسلما اون باور خودشونه و خیلی وقتا به نظر من نیاز هست گردگیری بکنن یعنی شاید یک کاری رو انجام دادی مثل مسواک زدن می مونه دندون من خراب شده بود رفتم دکتر گفتش که باید مسواک بزنی گفتم به خدا میزنم گفت نه مسواک بزن گفتم خوب مسواک میزنم گفت نه مسواک بزن یعنی صحبت اون این بود که نحوه مسواک زدنت درست نیست شاید نحوه اون بازدید ما اشتباهه شاید نحوره سرویس دادن ما اشتباهه شاید نحوه ای که داریم صحبت میکنیم بابت مشکلاتی که خونه داریم و اون مشاکلاتو داریم وارد کارمون میکنیم

اون سال ما نمی تونیم راحت تر کار کنیم اونا هم برای منزله ربطی به اینورت نداره اون کار رو به نظرم درست انجام بدیم خیلی راحت انجام میشه من قبل از این ی کانالی رو دیده بودم در رابطه با میک و شاید صحبت های کسایی که نسبت به کاری میک داشتن رو توش میزاشت که خیلی وقتا خیلی چیزاش اشتباه بود

بعضی از مشاورای که حالا این چیزی که شما میگین واسشون پیش میاد و نمینویسن تو ی مقطعه کوتاهی شاید رجوع کنن به اون کانالا بعضی وقتا اینا اشتباهه ولی من سایت شما رو دیدم ، دیدم خیلی مهمه مثلا یک نفر مثل آقای تقوی ، مثل آقای شکوری اینا به نظرم اسطوره ها هستن شما همون چیزا میزارید

-آقای شریفی

+بله آقای محمود شریفی اینا جزو اسطوره های این کارن و هر کسی که داره هر کاری میکنه تقلیده و مولده من خودمو خودم میگم تقلیده ، اشتباه نیست یکی شبیه پله بازیکن خوبی بود مسلما نیمار هم میخواد شبیه پله بشه میخواد تقلید بکنه نیمار بازیکنه ضعیفی نیست تو کار ما هم دقیقا همینطوریه یعنی تقلیده اشتباه نیست من فکر میکنم سایت خوب موقعی که بچه ها نمینویسن ی سایت مثل همین سایت خودتون که فکر میکنم الان خیلی مطالب خوب و آموزنده ای توش دارین به نظرم به همینا رجوع کنن خیلی وقتا همین نگرششون عوض میشه همون خاک برداریه حداقل واسشون انجام میشه

-حتی اگه بدونن هم واسشون ی یادآوری میشه

+ی رفرشی هم میشه آره آفرین ی رفرشی صورت میگیره

-تو کار منم بارها این پیش میومده اگه یادتون باشه حتی میومد پیش شما میگفتم درباره سرویس با من صحبت کن تا ی کم اوکی بشم بعد میرفتم نتیجه هم میگرفتم شاید این به قول شما گردگیریه درستش میکرد، با کسایی که دنبال کار میگردن و این نگرانیو دارن که وارد املاک بشن یا نشن چه صحبتی دارین؟

+بشن به جرعت میتونم بگم کسی که وارد کار املاک میشه از این کار بیرون نمیره و کسی که با این کار آشنا بشه تو هیچ کار دیگه ای نمیره نمونه های بارزی هست ، حالا شاید بعضی از دوستان ندونن یا اصلا نشنیده باشن یا شاید از دور حالا ی زمزمه هایی درباره این کار شنیده باشن،

کار املاک ی کاریه که اگر اصولی اگر با نظم اگر با سیستم درست انجام بشه درآمد های رویایی که حتی هیچکس فکرشو نمیکنه برای طرف تحقق پیدا میکنه این اصلی ترین کاره و من پیشنهاد میکنم اگر طرف تو خودش میبینه چون نحوه صحبت کردن و نحوه ارتباط برقرار کردن اینا همه مهمه اگر تو خودش میبینه که میتونه خوب صحبت بکنه مسلما وارد این کار بشه و اگر وارد این کار بشه حالا امیدوارم ی دعای خیری هم واسه ما بفرسته که وارد این کار شده

-خیلی هم عالی،حالا اونایی که ی کم ، کم رو هستن و نمیتونن خوب صحبت کنن ، چون دیدم اینجور مواردم بعد میان با این کار آشنا میشن و یواش یواش روشون باز میشه به اونا توصیح نمیکنین؟

+چرا(توصیح میکنم)

-خودتونم مشاوره این شکلی داشتین؟

+من حالا اسم نمیخوام بیارم من مشاوری داشتم که شاید اصلا نحوه صحبت کردنش اشتباه بود حالا من خیلی مثالام فوتبالیه چون فوتبالو دوست دارم و عاشق فوتبالم مثالای فوتبالی میزنم،

تفاوتش مثل همینه ی بازیکنی مثل مسیه که ذاتا این کارست یعنی شما نیازی نیست به مسی بگین آقا استپ یعنی چی چون فکر میکنم مثلا تو شکم مادرش بود اون استپو یاد گرفته بود ی بازکنی هم میشه مثلا مثل رونالدو که میاد انقد تمرین میکنه و با تمرین های زیادش میاد خودشو میرسونه به سطحی حتی بالاتر از کسی که تو ذاتش یعنی مسی اون ذاتو داره ولی رونالدو نداره و با تمرین و پشتکار ،

وقتی جلسه تمرینش تموم میشه شروع میکنه خودش انفرادی شاید پنج ساعت، شیش ساعت، هفت ساعت دوباره تمرین کاشته میزنه خوب مسلما اون آقا باید هزاران نفر یا میلیون ها نفر شاید میلیارد ها نفر خیلی از کسانی که همین الان دارن فوتبال بازی میکنن بخوان تقلید کنن نحوه کاشته زدن اون آدمو ،

و تو کار ما هم همینه کسی که حتی ی مقدار شاید فکر کنه نه من نمیتونم خوب صحبت کنم مسلما با آموزش های خوبی که میبینه مخصوصا تو مجموعه ما حالا شاید تبلیغات مجموعه آسمان هم بخواد بشه ، مخصوصا تو مجموعه ما که پانزده روز اولو واقعا درباره گفتگو صحبت میکنیم در رابطه با نظم طرف در رابطه با ارتباط برقرار کردن با طرف مقابل چون مشاور فقط مشاوره که نباید بده باید مشاوره بده ولی اصولی و باید ارتباط برقرار کنه حتی با مالک و مشتری و ارتباطش با تلفن زدن شروع میشه

-حالا اینجا که به قول خودت تبلیغ کردی آدرس و شماره هم بگو که اگه دوستانی که دوست دارن با مجموعه آسمان فعالیت کنن که بتونن باهاتون ارتباط بگیرن با آقای شکوری هم ی مصاحبه کردیم آقای فلاح و آقای شکوری با همدیگه مجموعه بزرگ آسمان رو مدیریت میکنن فکر کنم الان پونصد تا مشاور مجموعا داشته باشین

+حدودا،حالا ی خورده کمتر، آسمان آدرسش فکر میکنم سر راسته هر کسی که شیخ فضل الله جنوب خیابان سازمان آب میدونه کجاست پلاک هفتاد و نه و پلاک پنجاه و پنج دو تا ساختمون بزرگه که مجموعا کار املاک میکنن تلفنمونم که 44208070 سایتو تبلیغ نمیکنم چون سایت شما به هر حال…

-نه سایتم بگین

asemanhome.com+اسم سایتمونم  

-بریم درباره فنی صحبت کنیم؟ صحبتی مونده که بخواین با مشاور کنین؟

+نه

-ی کم درباره کارشناسی و فایل یابی بگید که مشاور چکار کنه که خوب باشه توش دوست دارم فوت و فن این کارو بگی ، کلیات رو نگی که همه میدونن اون چیزایی که به مشاور خودت در گوشی میگی رو بگو

+کارشناسی به نظر من از همون اول شروع میشه یعنی زمانی که شما نشستین پشت میز چون همه الان این سیستم های حالا هر کدوم از هر طریق ایرانفایلو ، اسکانو هر کدوم که بچه میتونن کارشناسی زمانی که شما نشستین پشت اون میز باید شروع بشه

یعنی شما وقتی اون فایلو نگاه میکنین از قبل باید بدونین که آقا پلاک زوج یعنی خونه های جنوبی و پلاک فرد یعنی خونه ها شمالی یعنی طرف وقتی گفت من طبقه دومم و پلاک چهل و دوم باید بدونی که ی ساختمون جنوبیه طبقه دومیشه تعداد واحد و اینجورچیزا رو هم که نوشته یعنی کارشناسی شما باید از اول بیوفتید تو اون معقوله که اطلاعات ذهنی رو تو ذهنتون داشته باشین تو ادامه بعدی ارتباط شما با کارشناسی خیلی مهمه یعنی زمانی که تلفنو برداشتین ،

من ی دوستی داشتم خیلی جالب بود چون ترک زبون بود اولین چیزی که میپرسید میگفت سلام ترکسن؟

یعنی از ارتبطاش از طریق هم شهری بودنش استفاده میکرد یعنی از پشت تلفن کارشناسی داشت میکرد که طرف فروشنده هست؟

طرف فروشنده نیست؟

همه این چیزا ابتدای کار مهمه شما خیلی وقتا میبینین شما یک واحدو دارین چهار ماه کار میکنین ولی ی مشاور تازه کار میاد که شاید قبلا تو بازار کار کرده میاد دو روزه اون واحدو میفروشه چرا؟

چون اون یک ارتباط خوب با اون فروشنده پیدا کرده که با عدد شما متفاوته شما دادین قیمتش رو هفتصد و پنجاه میلیون تومن اون اومده با ی صحبت کردن متین و درست و ارتباط برقرار کردن قیمتش رو آورده پایین خب این یک حسنه برای اون مشاور اون باعث میشه شما مشاور دو روزه سه روزه قرارداد برسه و اون مشاور بگه نه بازار خبری نیست این قسمت کارشناسیه و خیلی وقت ها من شاید به مشاور خودم بگم چطور ما وقتی میریم تو خیابان وقتی میخوایم با کسی که تو تاکسی با هم نشستیم بتونیم ارتباط برقرار کنیم دنبال ی جمله ایم و دنبال یک راهی هستیم که با هدمیگه جوین بشین این راه میتونه از طریق تحصیلات باشه یعنی شما تو یک دانشگاه باشین که اون فروشنده یا حداقل تو اون دانشگاه باشه ، بچه محل بودنش هست

-دنبال اشتراکات بگردیم

+آفرین یعنی یک قسمت باشه بتونین ازش برای زمینه اولیه ارتباط برقرار کردن استفاده کنین

-آره،کلاس های ارتباط برقرار کردن هم برید اولین چیز هایی که یاد میدن همینه میگن اشتراک ها رو پیدا کنین و یک رابطه خوب بگیرید

+اگر اون اشتراکه به وجود بیاد شاید باعث این بشه که شما پنجاه درصد مسیر رو برید جلو اون پنجاه درصده باعث میشه از کارشناسی خوبتون چون ارتباط خوبی داشتین مسلما شما فایل خوبی به دست آوریدن حتی اگه فایله طبقه چهارم باشه و بدون پارکینگ و آسانسور باشه و هیچی هم نداشته باشه چون فایل ، فایل خوبی شده چون کارشناسیتون خوب بوده مسلما شما میتونید سرویس خوبی بدین اون سرویس خوب باعث میشه شما مسلما یک نشست خوب داشته باشین و نشست خوب باعث میشه شما کمیسیون خوبی داشته باشین و کمیسیون خوب باعث میشه شما درآمد خوبی داشته باشین یعنی همه این چیزا به همدیگه وصله

-چجوری میشه سرویس خوبی داد

+سرویس خوب به نظر من بودجه خیلی تاثیر داره واسه سرویس دادن منطقه ای که ما هستیم شاید ی منطقه ای که (منطقه غرب تهران) آدمای هیجانی فوق العاده زیادن توش یعنی شاید مثلا قیمت مرغ بره بالا مثلا مرغ هفت هزار تومن هشت هزار تومنه دویست تومن میره بالا مردم هجومشون زیاد میشه و یهو میبینین مرغ کم شد تو کار ما هم همینطوره چون ی سری آدم کارمند هستن ،

کارمندا حقوقشون مشخصه مثلا ماهی 2.757.000 با اضافه کاریشون دارن میگیرن اگر مرغ بشه 7.570 تومن اون 570 تومن باید از حقوقشون کسر بشه پس مسلما میگن دو ماهمون رو ذخیره کنیم پس اون بودجه خیلی مهمه یعنی اگر قیمت ملکتون پایینتر از پونصد میلیون تومنه به نظر من دو سه تا مشتریتونو با همدیگه ببرید اون آدم بزار هیجان زده بشه (چون زیر پونصد تومن الان فایل خیلی کمه)

-ببخشید وسط صحبتتون میپرم دوستان توجه داشته باشین اینا ترفنده من خیلی دیدم مشاورا از این روشی که آقای فلاح الان دارن میگن نتیجه گرفتن

+زیر پونصد میلیون تومنا وقتی دو تا سه تا مشتری میره مسلما مشتری هیجان زده است که آقا چرا اینجا رو سه نفر،

چهار نفر همزمان دارن میبینن (حالا ملکه هر ضعفی داشته باشه) اگر بالای پونصد تومنه ی مقدار هیجانه کمتره و بالای ی میلیارد تومن اون هیجانه تاثیری نداره یعنی شما نباید بیاید سه نفر ببرید و به طرف هم جو بدین که این همین الان نشست داره و… این آدم ،

این جمله رو شاید نباید اینجا بگم ولی تو کار ملک داره صدق میکنه اگر کسی یک میلیارد پول داره ، یک میلیارد زرنگه برای خرید ملکش اگر دو میلیارد داره دو میلیارد زرنگه و اگر پونصد میلیون داره اندازه پونصد تومنش زرنگه

-به اون دو میلیاردیه نمیشه هیجان داد

+با اون دو میلیاردیه متفاوته یعنی باید براش قیاس بکنی قیمت کلنگی رو بهش بگی قیمت نو سازشو بهش بگی واسش دو سه تا واحد های دیگه معرفی بکنی و قدرت انتخاب رو بزاری دست خودش ولی بهش تایم محدود بدین مثلا بهش نگین ده روز فکر کن بهش بگو من فردا راس ساعت هفت باهاتون تماس میگیرم اگر قسمت بشه واستون جلسه بزارم ولی برای اون پونصد میلیونیه این کار اشتباه یعنی به پونصد میلیون تومنیه باید همون موقع دستشو بگیری بیاری تو دفتر ی بیعانه بکشه بگی آقا همین الان از دست در میره ملک

-در ادامه صحبت های آقای فلاح بگم شاید اون اولش اومد تو صحبتشون فراموششون شد منظورشون اینه که بعضی وقتا که تو سرویس تلفن ما زنگ میخوره با مشتری که پشت تلفنه داریم حرف میزنیم این جمله هایی که به مشتری میگیم خیلی تاثیر داره رو مشتری که اومده سرویس وقتی به مشتری میگیم که آقا سریع بیا اگه پسندیدی دوباره باید بیای ببینی سریع وگرنه مشتری دیگه ای هست اون مشتری که الان داره ملک رو میبینه تحت تاثیر قرارمیگیره فکر میکنه اگه زودتر تصمیم بگیره بیشتر سود میکنه و امکانش هست این فایل از دستش در بره

+در رابطه با همین ادامه صحبت ها و فرمایشات خودتون به نظرم سرویس،

ما مشاوری داشتیم که برای سرویس دادن شاید 60% میگرفت یعنی فایل مال ی نفر دیگه ای ما مشاوری داشتیم که 60% بابت سرویس دریافت میکرد یعنی در فایل 40% درصد مشتری 40% و 20% حق سرویسه ولی این آدم تا 40% بالاتر میگرفت بابت فقط نحوه برخوردش شما اگه همین الان با این آدم صحبت کنین این آدم همون اول میگه میخنده یعنی اون خنده که میگن خنده بر هر درد بی درمان دواست خیلی وقتا اون لبخنده اون نحوه برخورد باعث میشه طرف استرس نداشته باشه ،

چونکه طرف استرس داره و تو باید اون استرسو ازش خارج کنی نه اینکه باعث استرس بشی و خیلی وقتا جلسه میزاشت و طرف ی اختلاف هفتاد میلیونی شصت میلیونی تو ی معامله پونصد میلیونی داشت عدد زیادیه برای این معامله و این نشسته با خنده و خیلی راحت جمع میشد و این خیلی راحت تره فکر میکنم خودت مستقیم اینا رو کار کردی و این چیزا رو میدونی و اینا تاثیر گذاره و خیلی وقتا باعث میشه شاید تا آخر ماه طرف قرارداد ننویسه ی نشست رو بیاره ترس بکنه مگه میشه مثلا این طرف پونصد تومن میخواد بشه یا نشه ولی نه خیلی وقتا همین اتفاقی که شما دارین میگین همین هیجانی که تو طرف میوفته باعث میشه که طرف بگه نکنه من اگه از فلانی قرض نکنم شاید دیگه امکان داره خونه دار نشم و این اتفاق افتاده مخصوصا الان

-همین دوستمون که دربارش صحبت میکنیم ی بار یکی از مشاورا فایل رو به مشتری معرفی کرد برد سرویس داد مشتری گفت من اینو نمیخوام بعد اونو برد چرخوند نتوست بنشونتش همون ملک رو دوباره دوستمون برد همون ملک رو سرویس داد و همون مشتری اونو خرید و ی درصدی کمیسیون داد انقد سرویس تاثیر گذاره و واقعا صحبت هایی که شما میگین اگه رعایت شه خیلی درصد اینکه به نتیجه برسن میره بالا،درباره آگهی چیزی میخواین بگین؟

+آگهی ویترین ما هست مثل مغازه هایی که شما وقتی میرید تو سطح شهر وقتی میبینین نور پردازی یک مغازه قشنگه لباسی که تنش کرده خیلی زیباست یا اون دکوری که زده فوق العادست مجذوبتون میکنه شما ناخوداگاه شاید اصلا نیازی نداشته باشید به اون حالا کالا یا چیزی داخل ویترینه ولی میری نگاه میکنی و لذت میبری قشنگیش یجوری وارد وجودت میشه تو کار ملک هم دقیقا همینطوریه یعنی شما زمانی که ی آگهی زیبا بزارید مسلما مخاطب میاد سمتت حتی اگه طبقه چهارم بدون آسانسور باشه یکی از دوستامون بود طبقه چهارم رو یجوری آگهی میکرد و یجوری واسه من تعریف میکرد من خودم لذت میبردم

دوست داشتم برم بعد یهو میفهمیدم این واحد ، واحد خود من بوده مثلا خریداری کردم این بنده خدا میخواد بفروشه نحوه آگهی اینکه چطوری کادر بندی کنید و کدوم محاسن رو پر رنگ تر کنیم و کدوم معایب رو ی خورده کم رنگ کنیم نه انیکه دروغ بگیم به نظرم زمانی که دروغ میگیم اشتباهه تو آگهی نباید دروغ گفت اطلاعات ملک رو بدین فقط محاسن اگر ویو واقعا خوبی داره بگین دید بی نظیر لغت هایی که …

-خلاق باشیم تو کلمات

+خلاقیت اصلی ترین قسمته تو اون کلماتی که به کار میبرین حالا ی مقداری چون همشهری نسبت به قبل ضعیف تره یعنی شاید مخاطبای الان ما کسایی که دارن این مصاحبه رو گوش میکنن مسلما ی مقداری دیدشون نسبت به همشهری کمتر شده ولی تو دیوار هم همون استفاده رو میشه کرد و عکس گذاشتن تو آگهی هایی که توی فضای مجازی بیشتر میزارن سعی کنین عکس بزارین حتی اگر عکس مربوط به ملک نباشه عکس بزارین ولی تو آگهی توضیح بدین آقا این عکس مربوط به این ملک نیست ،

که طرف با اون دید حداقل نیاد یعنی عکس خوب بزارین اگر میتونین اگر مقدور باشه که حالا همکارا شاید اون گزینه نزدن فایل رو بزارن کنار عکس خوب بزارین در متن آگهی متراژ دیگه نمیدونم بقیه امکاناتی که داره اگر امکانات خوبی داره اونا رو بهتر کنیم یکی از دوستان بود آگهی کرده بود سمت دریاچه چیتگر بعد زده بود دید ابدی به دریاچه چیتگر من دنبال واحد بودم ی مقطعی اونجا میخواستم اونجا واحد بگیرم این قضیه شاید واسه حدود سه ، چهار سال پیشه ،

رفتم تو واحد دیدم دریاچه معلوم نیست گفتم دریاچه کجاست ی دونه تراسی بود رفتم رو سر تراس رفتم رو نرده تراس اون گوشه ضلع غربی دریاچه رو ی مقداری دیدم گفتم این کجاش دید ابدیه گفت ی آیینه بزاری تو تراست کل دریاچه …

و این باعث شد من رفتم تا اونجا و این تاثیر داره و شاید حالت فانم کرد من خندیدم و اون مشاور اون واحد رو واسم نخرید ولی همون مشاور ی واحد دیگه برام خرید چون باعث شد ارتباط خوبی با من برقرار کنه من خوشم اومد از اون مشاور و خوب این تاثیر گذاره یعنی بعضی وقتا اون آگهیه همون که طرف زنگ میزنه تو آگهی مهم نیست اون واحد رو بخره مهم اینه که ی خریداری اومده دست شما و واحد های دیگه رو بهش معرفی کن و اینا مهمه

-و اینو خدمت عزیزان عرض کنم که خود سایت دیوار ،

مجموعه دیوار اعلام کرد آگهی هایی که عکس دارن تا 80% بیشتر مردم بازشون میکنن نسبت به آگهی هایی عکس ندارن و اگه ی عکس تزوئینی میزارین تو همون آگهی بنویسید عکس مربوط به آگهی نیست تزئینیه ،

مشاوری که تازه وارد این کار میشه چه اشتباهی امکان داره انجام بده که از این کار بره بیرون و دلزده بشه و بیخیال بشه

+تمای خوبی های این حرفه رو گفتم شاید یکی از بدیاش این باشه که زود آدم دلسرد میشه یعنی شما وارد کار میشید میبینین دور بریاتون دارن مینویسن و شما بیست روزه یک ماه اومدین قرار داد ننوشتین همش هی تو خودتی هی داری از خودت سوال میکنی و این باعث میشه شخصیت خودت رو فکر کنی اومده پایین ولی این نه اگر مشاوری تو این کار تداوم داشته باشه و باور داشته باشه و باور کنه که انی کار هست چون وقتی میبینه صندلی کناریش طرف داره قرارداد مینویسه و داره درآمد کسب میکنه پس 100% برای ما هم هست ما هممون هیچ فرقی نمیکنیم همه از همون آدم زاییده شدیم اومدیم پایین همه فرزند آدمیم هیچ تفاوتی نیست شاید تو نگرشه تفاوت باشه من دید و فرهنگم شاید متفاوت باشه با فرهنگ دیگه اون فرهنگ شاید باعث میشه که من نگرش دیگه ای داشته باشم نسبت به هر موضوعی واسه مشاوریم که وارد این کار میشه مسلما همین هست واسه مشاورایی که تازه وارد این کار میشن مسلما تداوم داشته باشن و من بهشون قول میدم اگر کارهایی که هست اون آموزش هایی که میبینن اون اگر بازدید هایی که هست اگر ارتباطی هست اگر لغت مشاوره ای که من خودم انقد تاکید داشتم که مشاوره بدیم به مردم،

اگر مشاوره بدین مسلما به درآمد میرسین و مشاورینی که چندین ساله که دارین کار میکنین اگر میخوان بهتر باشن اگر میخوان درآمدشون افزایش پیدا کنه همون بحثه نگرشه همون بحثه تلاشه میگم باز خیلی وقتا شاید طرف باید برگرده به روزای اول برگرده اصلا بفهمه کارشناسی یعنی چی،

کسایی که تو رشته من حقوق یا تو هر زمینه دیگه ای درس خوندن مثلا حسابداری یا مثلا فلسفه خونده خیلی وقتا میشه طرف دکترای فلسفه داره دکترای حقوق داره ولی تو یک متن اولیه یهو میبینه اشتباه داره میکنه برمیگرده به مقطع کارشناسیش به چیزایی که مثلا تو ترم یک دانشگاه میگن ،

میبینه ی لغت یا جمله ای رو ترم یک دانشگاه همین الان دارن امتحان میدن داره قشنگ میخونه ولی اون یادش رفته اونم نیاز داره برگرده اونم نیاز داره که ی نگاه دیگه ای بندازه به اون جمله ای که… واسه مشاورا هم مسلما همینه خیلی وقتا دوباره باید پیگیری بکنن دوباره باید برگردن روزای اولشون و از نوع یاد بگیرن ،

دوباره و اتفاقات روز مره هم داشته باشن الان خیلی وقتا طرف میگه ملک میخوابه اصلا من اینو باور ندارم چرا باید ملک بخوابه الان اتفاق سیاسی که افتاده ترامپ با آقای مثلا پوتین جلسه گذاشته و این به نفع ملکه چرا باید به ضرر ملک باشه شما الان دلار میتونین بخرین بورس میتونین سکه میتونین و ملک هم میتونین کدوم امن تره؟مسلما ملک شما دلارتون رو نمیتونین مثلا پنجاه هزار دلار یا مثلا پونصد هزار دلار وردارین ببرین تو خونتون قایم بکنین

-تو همون بازاری که میگن ملک خوابیده هزاران مشاور هستن که که چند ده میلیونی و چند صد میلیونی دارن کار میکنن

+سال 93 همه میگفتن بازار ملک خوابید ما واریزیمون تو سال 93 بالای یک میلیارد بود یعنی شاید ابتدای تاسیسمون و چند سال بیشتر نبود که آژانسمون تاسیس شد تو اون مقطع بالای یک میلیارد ما واریزی داشتیم و اونم فقط به تلاشمون بود به اینکه باور داشتیم چرا باید ملک بخوابه؟

الانم همینه هیچکس روی ارزش رو سکه هایی که هست نمیتونه برنامه ریزی کنه نمیتونه بیاد روی سکه و بگه آقا سکه امروز 2.750.000 امکان داره فردا بشه 2.700.000 ولی ملک نه ملک از سال قبل تا الان یک افزایش زیادی داشته و مسلما دوباره افزایش داره

تو بدترین حالتش اینه که رپوت میشه هیچ وقت سرمایت از دست نمیره بزرگان ما میگن هر پولی پیدا کنی یعنی گنجی پیدا کنی اولین جایی که میری قایم کنی زیره خاکه الانم هر کسی الان بازاریا اکثرا دارن میان سمت ملک و چون تو اقتصاد خودشون درآمدی ندارن طرف چکاش برگشت میخوره مشتری نداره

همه این اتفاقا هست ی سرمایه مثلا ی میلیاردی هم شاید سرمایه در گردش داشته باشه دو میلیاردی سرمایه در گردش داشته باشه نمیدونه باید چکار کنه تنها کاری که میکنه میگه ی ملکی رو میگیرم اصلا اجاره میدم و این باعث میشه ما هی پیشرفت میکنیم واسه ما هی این تداوم داشته باشه

-اشتباه رایج که تو آموزشای مختلف میبینیم هم بهمون میگین مثلا تو سایتا تو کانالا به چشمتون خورده میگین ای بابا این چیه دارن به جونای مردم یاد میدن

+من تو یدونه از کانالا (این قضیه شاید واسه دو سال پیش یا سه سال پیش باشه) ی مطلبی نوشته بود که من پیش خودم گفتم به نظرم آینده اون مشاور خراب میشه چون اون مشاور هم در جواب این آموزشی که صاحب کانال داده بود گفت من تو این زمینه موفق شدم

-جریان چی بود؟

+کسی که اون سایتو داشت ی مطلبی نوشته بود که شما باید برای مشتریاتون ملک پیدا کنین یعنی من اگر مشتری هستم که پونصد میلیون ، یک میلیارد ، دو میلیارد پول دارم مشاوره وظیفش اینه که واسش ملک پیدا کنه که این دقیقا اون اشتباهست اون خط قرمزست ما هیچ وقت نباید مشتری مدار باشیم ما باید ملک محور باشیم ،

یعنی ملک اصلی ترین قسمته از طریق ملک ما مشتری خوب پیدا میکنیم که میتونیم به همکارامون بدیم که اگه فایلی داشته باشن و اون باعث میشه ملک خوب همیشه مشتری خوب برامون به وجود میاره ولی مشتری خوب ملک خوب به دست نمیاره اون مشاورم در جواب اون گفته بود من دو ماه دنبال ی مشتریم،

بنده خدا مشتری اجاره هم بود و بعد دو ماه ی قرارداد نوشته بود و رفته بود گشته بود و دو ماه زندگیش تلف شده بود اخرش تشکر هم میکرد ،

ولی این اشتباه به خاطر همین من بعضی وقتا میگم اون کانال یا اون سایتی هم که داره کار میکنه به نظر من باید تو دل همین کار باشه یعنی اون اومده باشه استفاده کرده باشه مشاوره کرده باشه سرپرست رو دیده باشه مدیر معاملات یعنی این چهار تا رو بدونه چیه

-خاکش رو خورده باشه

+دقیقا

-مشاورا چجوری بهتر بشن؟چجوری مهارتاشون رو افزایش بدن؟

+خیلی وقتا تو جلساتی که ما واسه مشاورای سرپرستای خودمون میزاریم  خیلی وقتا این اتفاق افتاده که چطور مثلا ی سرپرستی که واریزیش سال پیش مثلا بیست و پنج میلیون به زور بود الان چطور میرسه به واریزی مثلا دویست میلیون تومنی وقتی با خود این بنده خدا ،

خیلی وقتا اون مسیری که من رفتم ممکنه مسیری باشه که مثلا آقای فارسی نتونه اون مسیر رو بره یا مسیری که آقای ایکس میره مسیری باشه که آقای ایگرگ نتونه بره ولی ی مسیری هست که همه اینا مشترکن از این مسیر دارن استفاده میکنن و اون فقط وفقط نظمشونه منظور از نظم فقط ساعت رفت و آمد نیست نظم تو همه کارهاش یعنی نظم اینکه امروز باید چهار تا بره کارشناسی،

پنج تا دونه باید سرویس بده نظم یعنی ورودش اگر ساعت 9 تا 9:15 تو این ساعت وارد دفتر بشه نظم یعنی اینکه اگر قراره به فلان مشتری ساعت مشخص زنگ بزنی تو همون ساعت بهش زنگ بزن نظم یعنی اگر روز جمعه اون مشاور باید بیاد دفتر بیاد و اون کارای عقب افتاده ای که داره اونا رو پیگیری کنه اگر این مسیر رو بره مسلما موفق میشه و در ادامش من فکر میکنم که اگر مشاوری که میکنه که چند ماه نمی نویسه همین کار رو اونم انجام بده مسلما اونم به قرارداد میرسه یعنی شاید دیر بشه ولی اشتباه نیست و اینکه میگن دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است دقیقا فکر میکنم واسه این قضیه صدق میکنه اگر نظم داشته باشه شاید دیر برسه ولی صدرصد میرسه و اصولی میرسه

-فکر میکنم پاداش اون روزایی که نمی نوشته هم میگیره معمولا اینجور مشاورا یهو خوب و رگباری مینویسن یهو میگن اصطلاحا تاسش افتاد،

چند تا ترفند فروش بگین به مشاورایی که کار کردن و مشاورایی که تازه میخوان شروع کنن ی فوت کوزه گری باشه تو دوران مشاوره خودت استفاده میکردی و ازش نتیجه گرفته بودی ی چیزی بگو اصطلاحا پول بزاره تو جیبشون

+کسی که موسیقی انجام میده وقتی که مثلا میگه من نوازندم واسه اینکه مخاطبش رو جذب کنه باید صدای خوبی هم داشته باشه من مثالش رو آقای گلزار میزنم شاید نوازنده و خوش تیپ باشه ولی چون صدای خوبی نداره نسبت به صداش شاید کسی نره نسبت به خود آقای گلزار برن اونم به خاطر هنر سینمایشه،

واسه مشاوری هم مسلما همینه یعنی شاید طرف همه کارها رو انجام بده اون قسمت آخر که تو خوانندگی طرف صدای رسا باید داشته باشه اونو انجام نمیده فقط ی چیر مهمه اون قسمت ارتباطش یعنی اگر هر مشاوری بتونه تو روزبه پنج نفر زنگ بزنه و از این پنج نفر بتونه با ی نفر من نمیگم تعداد زیاد اگر از این پنج نفر بتونه با ی نفر ارتباط خوب برقرار کنه حالا از هر طریقی هست به پنج نفر درست حالا ممکنه تو طول روز به بیست نفر زنگ بزنیم ولی پنج نفر که واقعا فروشنده درستی هستن تو ماه میشه به سی نفر و از این سی نفر قرار نیست عین سی نفرشون واحدشون رو بفروشه من میگم تو این سی نفر 10% یعنی سه نفر که با این سه نفر ارتباط خوبی داشته باشیم و سه تا فایل شخصیه شخصی برای خودمون داشته باشیم این اون فوت کوزه گریه ،

یعنی با سه نفر سه تا فایل داریم که مال خودمونه من نگفتم سی تا گفتم در روز پنج تا دونه زنگ از این پنج تا با سه نفر ارتباط برقرار کنیم و تو این سه نفر هم ی نفر فقط خوب باشه تو ماه میشه سی نفر تو این سی نفر هم نمیگم همشون میگم 10% تو این ده درصد هم میشه سه تا دونه فایل ،

سه تا دونه فایلی که طرف انقد ما رو باور داره و باهاش ارتباط خوب برقرار کردیم که میگه فقط و فقط مثلا آقای فلاح واسه من بفرشه

-چقد جالب، قبلا ما تو سایت ی مقاله گذاشتیم (چگونه تو ده روز قرارداد بنویسم) و دقیقا همین مقداری که شما گفتین توش نوشته شده بود ،

خیلی جالب تر هم اینکه من قبل شما با سایر عزیزان گفتگو کردم همشون دلایل موفقیت رو ی چیز مشترک میگفتن ،

همشون میگفتن مشاور باید خودشو باور داشته باشه ایمان داشته باشه به کارش و مهارت های فنی و دانشش رو هم داشته باشه دقیقا همین صحبت هایی که در طول این گفتگو کردین ،

آقای فلاح عزیز ی ذره از درآمد مشاورا میگی؟خودتون اصلا میتونین بگین دوران مشاوره ای چقد پول در میاوردین الان چقد پول در میارین؟این خیلی واسه مشاورا جزابه ،

امروز توی کانال نوشتم ی مشاوری رو میشناسم که ماهی ی میلیارد تومن پول در میاره بعد یکی اومد پی وی گفت میتونین اسمش رو بگین من برم پیششون خوب آدم نمیتونه اینا رو بگه حالا این سبکی میتونی ی ذره عدد و رقم بگی که ی ذره انگیزه بخش باشه واسه عزیزانی که توی این کارن یا میخوان وارد این کار بشن

+در مورد درآمد هیچوقت کسی نمیتونه بگه تو کار ملک من ماهیانه انقد درآمد دارم چون شما ممکنه ی ماه درآمد نداشته باشی یک تلورانسی داره نسبت به عدد یکساله که به یک عددی میرسه من زمانی که مشاور بودم سالهای پیش بوده اون موقع درآمدم مسلما انقد بود که وقتی من میرفتم واسه حساب کتاب شاید مثلا دو ساعت طول میکشید اون موقع این سیستم های پرینتری نبود تو انی فاکتورهای فروش قرارداد ها ما رو مینوشتن و میگفتن مثلا انقد شده انقده درآمد شماست و ضرب میکردن ولی الان ما مشاوری داریم که دریافتیش از ما پنجاه میلیون حداقل باشه ،

مشاورهایی هم داریم که درآمدشون دو تومن سه تومنه ولی مشاورهای تاپمون پنجاه میلیون درآمدشون از ماست این درآمد و در واقع خودمون هم بستگی به توانایی خودمون داره یعنی هر چقدر تواناییمون بیشتر باشه …. ولی تو مجموعه داری درآمد های دیگه ای شما دارین یعنی تو خرید و فروشهاتون اتفاق میوفته شاید چون درصد ها خیلی شناور میشه درصد های مشاوره چون مشاورای تاپ مسلما درصد بالایی دارن ، سرپرستی که تاپه درصد بالایی داره ، پاداش داره ،

شاید درآمد های کمیسیونیمون کمتر باشه ولی درآمدی که نسبت به مدیر بودن آژانس داریم انقدری هست بخوایم به بقیه هم پیشنهاد کنیم

-من سرراست بگم میدونم ده یازده رقمی شدین به امید خدا ایشالله هزار برابر بشه

+مرسی

-صحبت های پایانی اگه دارین بفرمایین و ازتون تشکر میکنم تایم گذاشتین

+خواهش میکنم، من ی تشکر از سایتتون میکنم که باعث میشه که خیلی از آدمایی که شاید گنگ بشن تو زندیگیشون مطالب شما باعث میشه وارد این کار بشن ،

این کار انقد آدم رو درگیر این مسائل میکنه که شاید شما فکر دیگه ای نداشته باشین که ببینین مثلا برادرت یا مثلا پسر عموت یا مثلا فلان کس درباره شما چه فکری کرده یا درباره شما چی میگه چون بیشتر درآمده واستون مهم میشه و شاید خیلی از دوستانی که وارد این کار نشده باشن چون درآمد ندارن خدای نکرده میخوان وارد شغل های دیگه ای بشن که شغل های کاذب که به درد اون شخص نمیخوره و این کار باعث میشه طرف بیاد وارد این کار بشه و درآمد حلال کسب کنه و این کار به نظر من و حالا همکارهایی که هستیم و حالا من جامعه رو کار ندارم چون ما خودمون خیلی وقتا داریم زجر میکشیم واسه اینکه این پولا رو بدست بیاریم ،

حلال ترین روزیه ، چون من فکر میکنم خودت میدونی دیشب ساعت یک و چهل دقیقه از دفتر رفتم ،

امروز نه صبح دفتر بودم یعنی شاید بچم رو درست و حسابی ندیده باشم خب دارم از ی تایمی میزنم و خب دارم درآمدش رو کسب میکنم و این حلال ترین کاره و من تشکر میکنم دوباره از سایتتون که باعث میشه یک سری از آدما حالا هر چند شاید کم باشن ولی باعث میشه اینا وارد این کار بشن و از یک سری از مسیر های دیگه خارج بشن

-خدا رو صد هزار مرتبه شکر، ممنونم ازتون

+خواهش میکنم

-یا علی

<<پایان>>   ۶۵۸۶ واژه 

مجله اینترنتی مشاورین املاک

 

 

 

 

در تلگرام

کانال مارو دنبال کنید!

در آپارات

ما را دنبال کنید!

در اینستاگرام

صفحه مارو دنبال کنید!

در یوتیوب

کانال مارو دنبال کنید!

12 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید