فایل ها را برچسب گذاری نکنید یعنی اینکه فایل ها را به دلیل اینکه در سلیقه شما نیست از معرفی به مشتری کنار نگذارید.
بارها برای مشاوران املاک که چند وقته فعالیت می کنند پیش اومده که :
یک فایل را که فکر می کردند هیچکس نمی پسندد را از روی ناچاری به مشتری معرفی کردند و مشتری ملک را دیده و درخواست جلسه نشست داده و فایل را خریدِ.
مشتری همان فایلی را خریده که مشاور هرگز فکرش را هم نمی کرد که کسی آن را بخرد.
مشتری را ببرید بیرون فایل خودش میاد
گاهی پیش میاد که مشتری را برای یه فایل خاص به سرویس می بریم . بعد در راه فایل دیگه ای را می بینیم که قبلا خاطرمون نبود به مشتری معرفی کنیم.
در لحظه به مشتری معرفی می کنیم و اتفاقا مشتری همین فایل لحظه ای را بیشتر از فایل اصلی می پسنده و می خَرَد.
این درحالیست که اگر شما فایل اصلی را برچسب گذاری می کردید و فکر میکنید ارزش معرفی ندارد.
به مشتری معرفی نمی کردید در نتیجه سرویس به مشتری نمی دادید که در آن فایل لحظه ای هم در خیابان به چشم تان بخورد.
زمان هایی برای من پیش اومده که مشتری را بردم سر یه ملک و مشتری نپسندیده.
بعد مشتری از من پرسیده فایل دیگه ای ندارید ما از راه دوری اومدیم :
منم از روی رودربایستی یه فایلی را که فکر می کردم هرگز نمی پسندند را معرفی کردم و بردم نشان دادم به مشتری.
با کمال تعجب مشتری آن فایل را خرید!!!
گاهی فایل هایی را پشت تلفن به مشتری معرفی می کنید و مشتری متقاعد نمی شود که بیاد ببینه.
راهکار چیه؟!
یه فایل خوب و اکازیون پیدا کنید و پشت تلفن بهش معرفی کنید . مشتری متقاعد می شود که وقت بزاره و بیاد فایل را ببینه . بعد که اومد ازش بخواهید که بیاد بقیه فایل هاتون را هم ببینه.
نکته ۱ : هرگز در یک روز به مشتری بیشتر از ۳ فایل نشان ندهید
نکته ۲ : برای فایل هاتون مشتری پیدا کنید نه برای مشتری هاتون فایل
زمانی هم که با مشتری به سرویس می روید در مسیر از مشتری درباره خیابان ها و کوچه های مختلف سوال بپرسید تا سلیقه مشتری را بیشتر بشناسید و بتوانید فایل های بهتری که مطابق با سلیقه های اوست بهش معرفی کنید.
توی سوال پرسیدن از مشتری زیاده روی نکنید و سوالات مکرر نپرسید چون برای مشتری خسته کننده میشه…
سوال بپرسید و اجازه بدهید مشتری صحبت کنه در میان صحبت های مشتری سوال نپرسید.
خودتون بزنید بیرون از دفتر فایل خودش میاد
گاهی مشاوران گلایه می کنند که فایلی برای هماهنگی وجود نداره برای کارشناسی بروند (البته این جملات هم از جملات خنده دار این کارِ)
اما با فرض اینکه بپذیریم فایلی برای هماهنگی نیست در روزنامه ٬ سایت ٬ ایران فایل و دیوار٫ شیپور و …
این زمان بهترین موقع برای فایل یابی حضوری است.
این استدلال مشاور که فایلی برای کارشناسی نیست نشان دهنده ی این است که سَمِ صندلی وارد بدنش شده.
باید به سرعت مورد درمان قرار بگیره .
باید به سرعت از صندلی جدا بشه وارد منطقه کاری اش بشود.
خانه های نوساز را فایل یابی کند و از نگهبانان و کارگران ساختمان های نوساز شماره مالک را بگیرد.
خانه هایی که در حال اسباب کشی هستند را توجه کند و از ساکنین درباره قصد فروش یا اجاره مالک سوال بپرسد.
با مردمی که از خانه ها بیرون می آیند یا مدیر ساختمان ها صحبت کند ٬ خود را معرفی کند و از آنها بپرسد که در این ساختمان کسی قصد فروش خانه یا اجاره دارد ؟
تراکت به دیوار ها بچسبانید و از مالک هایی که قصد فروش دارند بخواهد که ملک شان را به او بسپارند.
بیرون زدن از دفتر راه درمان مشاور املاکی است که به آفت تنبلی دچار شده و سَمِ صندلی وارد بدنش شده
بیرون زدن از دفتر مزایای دیگری هم دارد :
حالتون را بهتر می کنه ٬ شادابی را به شما برمی گرداند
فکر تان را به کار می اندازه و فعال تر می کنتون
از دفتر بیرون زدن پول میزاره توی جیب تون
از دفتر که بیرون می زنید دیگه وقت تان برای حرف های بیهوده و شوخی با همکاران هدر نمی ره!
از دفتر که بیرون می رید و بعد بر می گردید روحیه بهتری دارید برای کار کردن فعال و پویا بودن
بررسی کنید مشاورانی که بیشترین قرار دادها را دارند مشاورانی هستند که چند برابر سایرین بیرون می روند.
پس چه بهتره که ما هم از این مشاوران الگو بگیریم و به طور ارادی از دفتر بیرون بزنیم…
بعد از مدتی بیرون زدن از دفتر برای شما به یک عادت خوب و عالی تبدیل می شه و تاثیرش را روی درآمدتون می تونید ببینید…
البته از قبل در ذهنتون تعیین کنید که برای چه نمونه از کارشناسی و فایل یابی از دفتر خارج می شوید تا وقت تان بیهوده هدر نرود.
ارادت الهی روزی تون هزار برابر شه…
