دوستان توی هر منطقه ای و هر محله ای که فکرش را کنید . بی نهایت فایل خوب و کمیسیون ساز هست. فقط نیازه که کمی جستجو کنیم و درست نگاه کنیم. توی ضعیف ترین مناطق هم تعدادی املاک هستند که راه پول ساختن را پیدا کردن و دارند عالی کار می کنند.
اینکه میگم راهش را پیدا کردن یعنی فهمیدن اینکه زمین ٬ سوله ٬ آپارتمان یا ویلایی ؟
کدام یک توی اون منطقه بیشتر جواب میده؟
یا توی مناطق مرکزی شهر ٬ تجاری ٬ اداری ٬ مسکونی کدام یک پولساز تر است؟
هر کدام از این رنج ها را انتخاب کنید و واردش بشوید .
وارد یه دنیای جدید می شوید و واقعا سورپرایز می شوید که تا الان از وجود همچین بازاری بی اطلاع بوده اید.
خیلی جذابه!
می بینید روش ها ٬ پول ها ٬ حتی کلمات توی این بازار جدید متفاوت هستش…!
احتمالا کلی هم حسرت می خورید که چقدر فایل خوب توی اون رنج کاری اطرافتون بوده و شما بهش بی توجه بودید.
چرا بی توجه بودید؟!
چون در آن زمینه تخصص نداشتید و سود را از ضرر در آن زمینه نمی تونستین تشخیص بدهید.
خبر خوب اینه که … در رنج های کاری بزرگ رقابت بسیار کمتره اما تخصص بیشتری می خواهد.
خبر بد هم اینه که … در رنج های کاری بزرگ جای شما خالیست ولی شما قدر خودتان را نمی دونید!
شاید شما هم مواجه شده باشید با این جمله ها ؛
بازار خرابه!
بازار شُلِ !
مشتری نیست !
کسی خانه نمی خره !
فایل خوب نیست!!
توی ماه محرم کسی خونه نمی خره!!
«دوستان اظهار نظر ارزان ترین کالای روی کره زمینِ»
به این حرف های چرند و صدمَن یه غاز توجه نکنید ٬ توی همان زمان هایی که بعضی ها می گن بازار خوب نیست ٬ یه عده دارند مثل پلنگ پول می سازند!!! (پلنگ یعنی زیاد و خوب )
توی بازار عالی هم اگه شما تمرکز نداشته باشید و فعالیت نکنید ٬ پول در نمی آورید.
و وقتی که می پذیرید که بازار خوب نیست ٬ چون فکر می کنید که تلاش تان بی نتیجه می ماند اصلا تلاش نمی کنید .
در نتیجه قرار داد نمی نویسید.
اما دلیل قرار داد ننوشتن شما خرابی بازار نبوده است فعالیت نکردن دلیل بی قراردادی بوده.
راهکار چیه پس؟!
این حرف های چرند را نپذیریم !
مشاوران موفق توی همین بازار با باور اینکه بازار پر است از مشتری های خوب و کمیسیون بده ٬ دارند کار می کنند و پول می سازند.
فقط با تغییر همین دیدگاه می تونید نتیجه را کاملا تغییر دهید .
به خاطر داشته باشید برای فروش هر فایل شما فقط به یک نفر نیاز دارید.
نیازی نیست صد هزار نفر را متقاعد کنید !!! فقط یک نفر را متقاعد کنید که فایل را بخره کافیست!
زمانی که می پذیرید بازار خرابه ٬ فایل یابی نمی کنید ٬ برای کارشناسی وقت نمی زارید٬ سرویس نمی دهید یا حداقل درست سرویس نمی دهید …
در نتیجه این عملکرد قرار داد هم نمی نویسید … و ساده لوحانه فکر می کنید واقعا بازار خوب نبوده…
دلیل قرار داد ننوشتن بازار نبوده است … عملکرد ضعیف تان بوده.
فروش خانه در زمان جنگ
مالک یکی از بزرگ ترین املاک های کشور یه خاطره ای تعریف می کرد…
در زمان جنگ تحمیلی که همه مردم به فکر فرار بودن و کسی به فکر خرید خانه نبود .
در محله ای هواپیماهای صدام حمله کردن و یک موشک خانه ای را منفجر کرد…
من روی خانه ی بغلی فعالیت می کردم …
اصلا به خودم نگفتم که این فایل را دیگه کسی نمی خَرَد
در عوض گفتم اتفاقا اینجا امن ترین جای این منطقه است چون یک بار حمله کردن دیگه اینجا حمله نمی کنند!!!
و اون فایل را بعد از مدتی فروختم !!!
بهترین جای دریان نو کجاشه ؟!
در اوایل دوران مشاوری ٬ تازه شروع کرده بودم به کارشناسی و منطقه را نمی شناختم.
محله های مختلف را کارشناسی می کردم . آن زمان کل ستارخان را کار می کردم.
یک بار از یکی از دوستانم که ستارخان زندگی می کرد پرسیدم :
بهترین جای دریان نو کجاشه ؟!
دوستم گفت : جایی که فایل تو اونجاست!!!
دوستم به زبان ساده این نکته را به من یادآوری کرد که باید به فایلی که روی اون کار می کنی اعتقاد داشته باشی…
باید به فایلت اعتقاد داشته باشی تا بتونی بفروشیش…
اولین خانه ی که فروختم
اولین خانه ی که فروختم تقریبا بدترین فایل موجود در منطقه بود.
اما این موضوع را آن موقع نمی دونستم…
بعد ها این را فهمیدم…
هیچ مشاور املاکی روی آن فایل کار نمی کرد…
چرا من روی اون فایل کار می کردم؟!
چون تازه شروع به کار کرده بودم و فایل ها را بلد نبودم ارزیابی کنم!
و فکر می کردم خیلی فایل خوب و عالی ای هستش!!!
چون به این فایل اعتقاد داشتم فروختمش…!
چون به این فایل اعتقاد داشتم فروختمش…!
چون به این فایل اعتقاد داشتم فروختمش…!
انقدر اون فایلِ بد بود که ٬
بعد از اینکه فروختمش بعضی از همکارها می گفتن چطور فروختی ؟!
بعضی ها هم می گفتن که چرا روی این فایل کار می کردی؟
همه ی اینها رو گفتم تا یادمان باشد که حتی فایل بد را هم میشه فروخت اگر بهش اعتقاد داشته باشیم
یا علی الهی روزی تون هزار برابر شه
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی بود استاد