بلاگ

گفتگوی دوم کام با « جناب آقای شریفی » از اساتید برجسته ملکی کشور

شما برای مشاورین املاک و افراد تازه کار چه توصیه ای دارین؟

علاوه بر کسب اطلاعات در این زمینه از طریق کتاب های مشاور املاک زیادی که در بازار هست، بیشتر توصیه میکنم پیگیری و پشتکار داشته باشن. بیشتر همکارای ما که تو این کار به درآمد رسیدن سه اصل خواستن و پیگیری و تلاش و رعایت کردن، یک هدف مشخص داشتن، از این شاخه به اون شاخه نمی پریدن، وقتشون و الکی هدر نمیدادن.

عمده موفقیت مال مشاورهای جدید و تازه کار که زیر ۳ماه به این کار ورود پیدا کردن.
من خودم اگر در ماه ۱۰تا قرارداد داشتم به جرات میگم ۸تاش مال ورودی جدیدها بود.
چون تازه کار هستن و فکر نمیکنن که باید تکنیک خاصی بزنن.
مدام می رفتن کارشناسی، ملک میدیدن، آگهی می کردن، سرویس میدادن، زوم می کردن رو فایل، وقت الکی هدر نمیدادن.
از همه مهم ترین سادگی و صداقت بیشتری دارن، با مردم مودبانه تر صحبت می کنن، از زمان حضورشون در دفتر نهایت استفاده و می بردن.

مطلب قابل توجه:
ما تو کارمون یه ویروس داریم به نام ویروس کنندگی‌.
خدانکنه این ویروس به جون ما بیفته یک سری تغییرات منفی درونمون ایجاد میکنه.
در وهله اول ادبیات گفتاری مارو تغییر میده، ببین مشاور باید گفتاری کاملا مودبانه و درست داشته باشه، نه ادبیات گفتاری که تو سریال ها در مورد املاک نشون میدن.
میاد یه جوری زبونش و میپیچونه به جای سلام علیکم میگه سام علیک.
مورد داشتیم یکی از مشاورها اومد پیشم گفت:
حاجی ملک خسته اس😐یعنی چی؟
این ادبیات مورد پسند مردم نیست.
مورد بعدی نوع پوشش خیلی مهمه، نوع ادبیات رفتاریتون، حرکات هایی که انجام میدین، مثل یک بیزنس من باشین، مواظب باشین از این ویروس فرار کنین و اجازه ندین درون شما تغییر ایجاد کنه.

مورد ۲:
دومین اتفاقی که تو این کار واسمون‌میفته،
شروع می کنیم جای مردم تصمیم گرفتن، مردم این و نمی پسندن، شاید نما و نقشه ای که تو نمی پسندی اون پسندید به تو چه ربط داره.
یک فایل تو گیشا به من دادن ۶۰متری بود همه بچه ها می گفتن بد نقشه اس و چند ماه مونده.
یک روز مشتری حضوری اومد دفتر تو همین متراژ می خواست، کلیدو دادم ببرن ملک و بهش نشون بدن،

نمیبرد مشتری و میگفت آبرمون میره نمیبرم، گفتم ببر، برد اومد گفت ملک و پسندید و قرارداد و نوشتیم و جالب تر اینکه خانم خریدار به فروشنده گفت دستتون درد نکنه ما ۴ ماهه دنبال ملک می گردیم این واحد واقعا خوش نقشه اس تازه اینم‌بگم زن و شوهر آرشیتکت بودن‌.
من بعد از ۲۰سال تجربه نمی تونم تشخیص بدم کی چی می پسنده.

اشتباه ترین اتفاقی که تو املاک میفته اینکه برچسب میزنن رو فایل‌، آقا نزن، میدونی یه سری از دانستن ها ضرر میزنه به آدم.
خیلی از مشاورهارو دیدی میاد میگه فلانی فلان فایل و نوشته سریع بقیه میزنن تو سرشون که ای وای ما داشتیمش گفتم نبر نمی پسنده نبردمش‌.

تجربه به من میگه مردم یک وقت هایی فایل هایی و می پسندن که دقیقا برعکس اون موردیه که روز اول بهت گفتن.
میاد میگه من اصلا طبقه اول نمیرم و تو به اشتباه تمام فایل های طبقه اولت و حذف میکنی ، ببین حتی اگه شده تلفنی فایل تو بهش بگو، ببر طبقه دوم و ببینه همون موقع طبقه اولی ام بهش نشون بده بگو ضرر نداره که بریم اونم ببینیم.

بازار یک‌ خورده رو به بالاست و مشاورها میگن فایل کم شده، فروشنده ها کمتر شدن؟

ببین ما تعیین کننده قیمت ملک دیگران نیستیم ما امانت دار فروش ملک شون هستیم، یه قیمت میدن میگن بفروش تموم شد رفت.
شرایط اقتصادی بازار ایران باعث شده توی همه مشاغل به این صورت باشه، شما باید بگردی فروشنده واقعی پیدا کنین باهاش حرف بزنین و بگین میخوام رو ملکتون‌کار کنم، وقت بزارم، هزینه آگهی کنم، سر بزنگاه نگی منصرف شدم.
یادت باشه مردم به هیچ عنوان کوچک ترین رو در وایستی ندارن و بهت رک میگن‌ منصرف شدیم.
ما کلا دو نوع مشتری داریم:
۱.سازنده ها که تکلیفشون مشخصه
۲.مصرف کننده ها، همیشه نگران فروشن،

استرس دارن اگه ملکشون و بفروشن‌میتونن بخرن یا نه؟

اگر‌میخوای با این قشر کار کنی باید براشون جا بندازی که اگه میخوای ملکت و بفروشی به این مبلغت باید اضافه کنی.پیشنهاد میکنم همین مشتری و ببر چند فایل که به بودجه اش نزدیکه نشون بده تا قدرت جای گزینی و تو ذهنشون ایجاد کنی و پیش خودش بگه واقعا به فکر این هم هست که واسه من ملک بگیره.

از این طرفم وقتی تو بازار میچرخونیش باعث میشی قیمت های بازار و بدونه و حتی تو قیمت خودش تعدیل کنه و قیمتش و تغییر بده.
وقتی قیمت مالکی بالاس اصلا تلفنی باهاش کل کل نکن چون تو ذهنشون جا افتاده که میگن املاکی ها با کلامشون میخوان کلاه سر ما بذارن.
دعوتش کن، ببرش چندتا فایل مشابه ملک خودش بهش نشون بده تا اونم به تعدیل بیفته.
لطفا مثال قابل لمس نشون بده نه اینکه فقط لفظش و بیای.

مردم همینطوریش به حرفای املاکی ها آلرژی دارن پس ببر نشون بده تا براشون قابل قبول تر باشه‌.
مشاور خوب، مشاوری نیست که زیاد حرف می زنه، وقتی زیاد حرف میزنی اول اینکه اشتباهات بالا میره، دوم اینکه طرف و کلافه میکنی و یک سری حرفات و اصلا نمی شنوه، سوم اینکه طرف شروع میکنه منفی گرفتن از حرفات و فقط منفی هاش و میشنوه، پس فقط خوب گوش کن و عمل کن.

بهترین فیلمی که دیدین؟

فارست گامپ، زوم‌میکنه روی یک هدف و انجامش میده، زوم‌میکنه رو پینک پونک قهرمان میشه، زوم میکنه روی دو، دور آمریکارو میدوه و قهرمان میشه.
گرگ های وال استریت که فقط یه پیام داره اونم اینکه خیلی پیگیری میکنه و مدام‌در حال انجام کاره.
مداومت در کاری باعث موفقیت میشه حتی اگر مثل فارست گامپ عقب ماندگی داشته باشی.

برنامه و ساعت کاریتون؟

همه آژانس ها از ساعت ۹شروع به کار میکنن تا ساعت ۲۰.همیشه ما تو کارمون ساعت مرده داریم که مثلا آماده رفتن به خونه میشیم،

تو این نیم ساعت از بچه ها میخوام یک کاغذ کوچیک بزارن جلوشون برنامه کار فرداشون و بنویسن، حتی اگر چند وقت اولش طبق روال پیش نره، اینطوری صبح وقتی میای نمیخوای به این فکر کنی که تازه میخوای چه کاری امروز انجام بدی، به اضافه اینکه زمان بندی کاری با توجه به فصل فرق میکنه.

برای ساعت تماس گرفتن و کارشناسی به فصل و موقعیت هایی زمانی مثل ماه رمضان دقت کنین.
یک مشاور املاک مجبوره به زمان های کاریش دقت کنه،

بد موقع تماس گرفتن هیچ کار مفیدی جز دور کردن مخاطبتون انجام نمیده، به موقع زنگ زدن باعث میشه همه عوامل دست به دست هم بده تا تو برنده بشی، اینطوری مشتری فایل هات و بهتر میفهمه و تمام تمرکزش با تو.

اشتباهاتی که در این کار باعث ضررو زیانتون شده؟

زمان هایی که یک قرارداد می نوشتم و سیر می شدم، وقتی این اتفاق برات افتاد بدون که تو مردی.
این کار اصلا روتین نیست که بخواد همه چیز برات عادی بشه.
با صداقت بهت بگم هروقت اراده بر من چیره شد، باعث شد که پیگیری نکنم و گفتم انجام میشه نیاز به پیگیری نداره باخت دادم، باورکن ۳هفته دویدم تا برسم نقطه اولم تازه، پس هیچوقت سیر نشو.

گرفتار افراد کلاه بردار شدین که ملک دیگران و معامله کنن؟

یک نشست داشتیم، فروشنده یک خانم و آقا جوان بودن که اصلا بهشون نمی اومد یک همچین ملکی داشته باشن و میگفتن وکالت دارن. این باعث شد من دقت بیشتری داشته باشم، خریدارهم میگفت شما اینارو نمیشناسی من با پدر این دختر بزرگ شدم و از این حرفا، قرارداد و نوشتیم و من‌گفتم پول و اسناد پیش من می مونه تا استعلام بگیرم،

خریدار اصرار داشت نه تحویلشون بدین و ما هم تحویلشون دادیم و یک رسید گرفتیم که با رضایت خودشون بوده و املاک هیچ گونه مسولیتی نداره،

ولی من بازم شک کردم باز از مدیرم خواستم استعلام بگیره، وقتی استعلام اومد دیدیم بله ددست بود و فهمیدیم جعلیه. ما زنگ زدیم و با چند تا بهانه کشوندیمشون دفتر و تونستیم ثابت کنیم.
یک‌ مورد دیگه بود یکی مبایعه نامه آورده بود، این واسه زمانی بود که شماره های تهران ۸ رقمی بود، من وقتی داشتم این و می خوندم دیدم زیر مهر املاک شماره ۷ رقمی هست و استعلام گرفتیم دیدیم جعلیه.
سند خیلی مهم و معتبره، استعلام‌ بگیرین از همه چیز.

تو مثال اولتون اگر شما شک نمیکردین و استعلام نمیگرفتین چه اتفاقی میفتاد؟

اولین اتهام سمت ما بود و ما به عنوان معاونت کلاه برداری شناخته می شدیم.
باید میرفتیم ثابت می کردیم که منم مثل شما سرم کلاه رفته. باید از همه چیز استعلام داشته باشی، کپی گرفته باشی، به رویت رسونده باشی، امضا گرفته باشی. اینطوری میتونی ثابت کنی.
ولی در کل اولین تهمت بهت میخوره و حتی اگه ثابت کنی، تو ناخواسته باعث شدی یک کلاه برداری انجام بشه و این خودش کلی عذاب وجدانه.
بانک ها معمولا داخل سند وارد می کنن مبلغ وام‌ رو، و مشخصه.
ولی بانک مسکن نمیتونه پوشش بده مبلغ وامش پایینه، عدد بین ۲۵تا ۱۰۰ میلیونه نهایتا.
ولی بعضی بانک های خصوصی ۷۵٪ مبلغ ملک و وام میدادن و مبلغش خیلی بزرگ بود. طرف قسطش و نمی داد جریمه و دیر کرد هم بهش اضافه میشد، طوری که از عدد خود ملک بالاتر بود، به صرفه بود که شخص ملکش و بفروشه، ۲۰۰تومنم بگیره و بره
چون همینطوریشم زیر صفر بود.

وقتی میفهمی ملکی وام داره قرارداد و بنویس ولی داخلش قید کن که حتما باید بریم از بانک وام دهنده استعلام بگیریم و از مبالغ و پرداختی ها آمار داشته باشیم.
اگر دقت کرده باشی داخل ستون اول نقل و انتقالات سندها نوشته میشه وقتی ملک تو رهنه، با سلب حق هرگونه معامله ناقله قبل از فک رهن چون ملک مال کس دیگه اس ممکنه اصلا متعلق به بانک باشه.

یک‌مورد بود برای صاحب یک آژانس خیلی بزرگ داخل امین آباد ملک خریده بودن، بعد ملک وام داشت، پرداخت نکرده بودن، رو ملک اجرایی زده بودن و بانک داشت ملک و به نفع خودش حراج میزد، تازه یک پولی هم این وسط رد و بدل شده بود.
خواهش می کنم وقتی اسم وام میاد حتما از بانک وام دهنده استعلام بگیرین.

سوال:
معمولا تو آژانس های کوچیک مالک ها منتظر نمی مونن پول بمونه تا استعلام بیاد؟
من مالک وقتی ملکم و گذاشتم برای فروش وظیفمه همه شرایط سلامت و فروش سالم ملکم و ثابت کنم.
بعضی مالک ها خیلی حساسن و میگن داری توهین‌میکنی، خیلی راحت بهش بگو من وظیفمه از حق خریدارم دفاع کنم.
بخاطر کمیسیون از کوچیک ترین چیزهایی می گذریم که بزرگترین ضربه ها رو بهمون می زنه.
بابا طرف داره پول میده، کوتاه نیا.

یک خاطره خوب؟

یکی از بچه ها ملک و سرویس داد و مشتری نپسندید، ولی خب دختر صاحب ملک و پسندیدن و یک ماه بعد مارو هم دعوت کردن، به عنوان واسطه وصلت.

 

یک خاطره بد؟

تا دلت بخواد،
یک دوستی بود از قراداد هیچی نمیدونست، به عنوان حق دخالت و کارشناس اومده بود، شروع کرد کلی ایراد گرفتن از ما، مالک سند نیورده بود.
کپی رنگی سند دستش بود،داشت چک می داد به مالک.
آوردمش بیرون، گفتم تو اینقدر واردی و نهایت توهین و به ما کردی که املاکی ها اینطورین و شما اصلا جواز دارین و من استاد دانشگاهم.
همونجا باید مینداختمش بیرون و قید کمیسیونم‌ رو میزدم، اما هوش هیجانیم و کنترل کردم، یعنی طوری باش که طرف بهت گفت کلاه بردار تو چشماش نگاه کن بخند و کارت و انجام بده، بعدش خریدارو آوردم بیرون و براش توضیح دادم فهمید کی و آورده به عنوان کارشناس، بعد از اون هرچی مطرح میشد میگفت هرچی شریفی بگه.
پیشنهاد میکنم در مورد هوش هیجانی اطلاعات به دست بیار و کنترلش کن.

قرارنیست همه مردم به ما احترام بزارن، خیلی ها توهین میکنن.
جملات کوبنده با گویش محترمانه به کار ببر.
تشخیص اینکه بدونی با هرکس به چه صورت و لحنی صحبت کنی خیلی مهمه و با خودته، تو باید با یک قاضی به یک شکل صحبت کنی، با مردم عادی به یک شکل دیگه.
اولین اتفاق خوبی که برای یک‌مشاور خوب میفته اینه که به مشتریش القاء کنه که قرارنیست من کلاه تورو بردارم، بلکه قراره به عنوان یک‌ مشاور همراه کنارت باشم.
این کار باعث میشه قدم های بعدیت و خیلی محکم و قوی تر برداری.

سوال:

واسه افرادی که خیلی وقته تو این کار هستن و خیلی تلاش میکنن ولی نتیجه ای نمیگیرن‌ چه پیشنهادی داری؟

خیلی ها فقط خودشون فکر میکنن خیلی تلاش میکنن و برنده نیستن،
من تو دفترم یک قسمت دارم به عنوان کمیته فنی.
معمولا متشکل شده از مدیر معاملات، سرپرست، مدیر آژانس‌ و … .
از طرف میخوایم از نحوه کارکردنش صحبت کنه، در همین حین ماهم شروع می کنیم باهاش صحبت‌کردن و مشاوره دادن در اصطلاح آچار کشیش میکنیم.
کمک می کنیم که به اشتباهش برسه.
کسایی که به نتیجه نمیرسن پیشنهاد می کنم با یکی دو نفر قدیمی با تجربه مشورت کنن، شاید خودت اشتباهت و متوجه نشی، اونا میتونن کمکت کنن.

یک‌مشاوری بود به قرارداد نمی رسید.
به کارش دقت کردیم، دیدیم وقتی مشتریش یک ملک و می پسنده بازم‌ می بره مورد های دیگه ام‌ نشونش میده، بهش تذکر دادیم، تونست قرارداد بنویسه.
من‌ به مشاورها پیشنهاد می کنم چند تا مشتری و ول کنن، قرار نیست همه، عین ۲۰تارو باهم پیگیری کنی، چندتارو گلچین کن وقت بزار برای اونا تمرکز کن انجامش میدی،‌کیفیت کارت هم بالا میره.

چندسال پیس هرکس به من‌می رسید می گفت آقا شما که همه چیز و می دونین دنبال چی هستین، ولی باورکن اصلا موفق نبودم.
شروع کردم از همه درباره نحوه کارکردنم سوال، یکیشون بهم‌گفت: از نظر من اشتباه تو اینه که انتظار داری هر اتفاقی که از قبل برات افتاده باز پیش بیاد، تو سعی نمی کنی مثل سابق از اول شروع کنی، دقیقا از نقطه صفر.

به نظرتون چطوری میشه مشتری واقعی و تشخیص داد؟

با یک سری سوالات که بپرسی و جواب صادقانه ازشون بشنوی، ما از طریق کارمون و ارتباطی که با مردم داریم به مرور صاحب یک علم جامعه شناسی میشیم که می تونیم تشخیص بدیم کی خریداره کی فروشنده.
مثلا بپرس ملکت و فروختی؟
یا ملکی و که می خواستی گرفتی؟
چند وقته تو بازاری؟چقدر میخوای پرداخت کنی؟

یک مشاور داشتم خیلی پر کار بود، باهاش قطع همکاری کردم، کلی سرویس می داد ولی چون سوال نمی پرسید، نمی تونست تشخیص بده کی فروشنده اس،کی مشتری.
ما ها یک وقت هایی رو در وایستی هامون باعث میشه از کارمون عقب بیفتیم،رک و راحت حرفات و بزن.

رمز موفقیتتون؟

من آدم‌موفقی نیستم، چون اصلا فکر اقتصادی ندارم، این کار فوق العاده پول سازه، من خیلی مرفه زندگی میکنم، بهترین هزینه هارو می کنم ولی بلد نیستم‌ با پولم کار اقتصادی درست کنم.
سال ۸۳ من ماهانه ۱۰میلیون داشتم در حالی که حقوق پسر خاله من در پتروشیمی خوزستان ماهانه ۸۰۰هزارتومن بود.
این کار بهت پول میده ولی تو تلاشت و کن.

تونیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز

هیچوقت این و برعکس شنیدی؟

پس اول ایزد نمیده پس کار کن و طلب کن.

میزان تحصیلاتتون؟
کارشناسی حقوق قضایی

علایق شخصیتون؟

اگر می خوای مشاور مسکن باشی یا بمونی از این ظواهر بیا بیرون، حاشیه هارو از خودت دور کن،روی هدفت کار کن.
همکار داشتیم، سگ خرید کلا کارو ول کرد.
مدام دنبال برنامه های اون بود.
اینا تفریحات زندگیه، بچسب به اصل زندگیت.

یک چیزی بگین پول تو جیبمون بره؟

می دونی چرا ویس هات و گوش میدم؟
چون میخوام برنده باشم، وقتی برنده ام که دچار کهنگی و روزمرگی نشم.

من همین الان مدام از بچه ها سوالات متفاوت میپرسم، مثلا اگه جای من بودی چیکار می کردی؟

باعث میشه از نظرات دیگران استفاده کنی و همیشه به روز باشی و از افکار تازه استفاده کنی.
یه خاطره بگم‌براتون، من همیشه‌ مدیر معاملات بودم.
کلا تو ذهنم این بود مدیر آژانس ها نهایت کارشون سیر کردن منشی هاست و….
بعد شروع کردم مطالعه در مورد مسولیت های مدیر آژانس بعد تازه دیدم کلی کار داره و این مدیرها انجام‌نمیدن.
از اون موقع به بعد کلا پوزیشنم و عوض کردم.
کلا خواندن و نوشتن به ما کمک می کنه بتونیم زنده بمونیم.
یک سری از دوستان هستن آژانس زدن خیلی ام موفقن ولی تو یک جوی قرار گرفتن میگن میخوایم شعب زیاد کنیم.

یک نفری اومد پیشم گفت میخوام ۳تا شعبه بزنم، گفتم چرا؟

گفت چون دلتا ۳تاس.
گفتم دلتا ۴۰ساله ۳تاس.
یادت باشه اگه هیکل آژانس و میخوای بزرگ کنی باید مغز مجموعه رو هم بزرگ کنی.
باید مغز مجموعه گنجایش بزرگ شدن داشته باشه.
گستردگی اتاق و نفرات مهم نیست، گسترگی مقررات و دانش فنی داشته باش، دچار عقب افتادگی نشین.

بزرگ ترین اشتباه تون در کار مشاور املاک:

تجربه گذشته من و گوش کنین، هر وقت شرایطش رو دارین آژانس بزنین، من یه شعبه زدم موفقم بودم، اومدم یکی دیگه زدم خسته شدم ولش کردم. باز شدم مدیر معاملات الان خیلی پشیمونم.

نگارنده گفتگو: خانم آتنا نصیری

آموزش مشاور املاک

در تلگرام

کانال مارو دنبال کنید!

در آپارات

ما را دنبال کنید!

در اینستاگرام

صفحه مارو دنبال کنید!

در یوتیوب

کانال مارو دنبال کنید!

8 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • سلام جناب فارسی مصاحبه شما با آقای محمود رضا شریفی رو گوش دادم ، ایشون در کدام املاک مشغول هستند؟ همونطور که خودتون هم گفتید ایشون واقعا حرفه ای صحبت می کنند من تقریبا اکثر فایلهای صوتی و تصویر موجود در سایت شما رو دیده و شنیدم فقط صحبت های ایشون رو کامل دیدم با اینکه بنده اصلا تجربه ای در زمینه کار املاک ندارم اما به عنوان یک علاقمند به کار املاک در جهت تحقیق برای پایان نامه دوره کارشناسی ارشد، از صحبت های ایشان بخصوص بحثهای حقوقی شون و ادبیات بیان شون استفاده کردم. سپاس از حسن انتخاب شما🌷🌷🌷

    اما یک نکته لازم به ذکر است که بنده با ایشان در رابطه نظر متنوع مشتری در انتخاب املاک اختلاف نظر دارم ( ایشان از مثال پیتزا فروشی یا رستوران استفاده کردن) هرچند شما هم یه اشاره ایی در مصاحبه کردید اتفاقا اشخاص معمولی مگر چند بار در طول عمر خود خانه خرید و فروش می کنند ؟ بنابراین برای این چند بار محدود هم نزد کسی مراجعه می کنند که قبلا اعتمادشان را جلب کرده باشه .شاهد این موضوع هم فصل اول کتاب مدیریت بازاریابی فیلیب کاتلر هست که از منابع معتبر در دانشگاه در این رشته هست حالا اگه سعادت زیارت ایشون رو پیدا کردم یه مباحثه ای خواهیم داشت . ممنون

دیدگاهتان را بنویسید