مشتری یابی یا مشتری سازی
آقا الان بازار ، بازاری نیست که مشتری به تو زنگ بزنه ! دیوونم کردین باید مشتری رو بسازین این ویدئو رو نگاه کن.
خب تو این ویدئو یکی ، دو تا تجرله از خودم میگم و اینکه باید چیکار کنیم ؛ توی لایو ها هم گفتم چیز جدیدی نیست ولی انقد تکرار میکنم که دوستان به خودشون بیان ؛ متاسفانه تا دوستان به خودشون بیان دوباره شکل بازار عوض میشه دوباره باید بیایم حرفای جدیدو بزنیم ، برنده اونی هست که سریع و العمل باشه دیگه کسی باشه که سریع چیزایی که یاد میگیره رو تبدیل به عمل کنه اون به پول زودتر میرسه و به پول بیشتر میرسه
اول این که شما باید توی این بازار از مالک هات مشتری به دست بیاری از کسایی که قبلاً باهات تماس گرفتن گفتن که ملک برای سرمایه گذاری می خوان باید مشتری به دست بیاری یه سری ها هستن که همیشه توبازار ملک سرمایه گذارن یا توبازار های مالی سرمایه گذارن به هممون هم درطول مدت ماه ها و سال هایی که کار میکنیم زنگ زدن باید به لیست اون ها زنگ بزنیم ببینیم هنوز خرید دارن یا نه
یه توصیه فقط قبلش می کنم ؛ قبل از اینکه اینارو زنگ بزنی و اینارو ترغیب کنید ، بخرید یک فایل اوکی کن که دستت پر باشه همینجوری زنگ نزن ببینین الان شما خرید دارین خب حالا خرید دارین من میدم براتون می گردم ، نه از قبل با توپ پر وارد شو این نکته اول.
نکته دوم ما مشتری رو تو این بازار مثل بازار رونق نگه نمی داریم من یکم الان دیگه مشتری مدارانه تر رفتار میکنیم برای معاملات سنگین که فقط من پا نمیشم صبح برم واسه مشتری نون بخرم یعنی براش حاضرم ساعت ها رانندگی کنم برم سندشو بردارم بیارم ساعت ها رانندگی کنم برم خودشو بیارم اگه که اونجایی که سرمایه گذاری کنه محلی ، مکانی ، ویلایی نداره من یک همچین فضایی در اختیارش قرار بدم یک سری هزینه های جانبی هم کنم حتی در حد پذیرایی ناهاریا شام یا حالا هر چیزی که نیازه برای اینکه کارم انجام بشه و مشتری اختصاصی برای خودم بشهاین یک تجربه از خودم
یک تجربه از دوست دیگه که یک مشتری خارجی واقعی اومده بود تو ایران خرید کنه این بود که تو هتل اسپیناس پالاس ساکن بود این مشتری همکارای ما وقتی میخواستن مشتری رو برن بهش سرویس بدن میرفتن دنبال اون مشتری تو هتل و می بردن سر ملک و ما فکر می کردیم خیلی داریم کار واویی میکنیم اون موقع ؛ اون زمان یک املاکی بود مدیریک املاکی بود تو منطقه یک تهران تو لابی هتل زندگی می کرد از اون موقع که مشتری اومد داخل تهران تا موقعی که بره تو لابی زندگی می کرد ، می گفت شما هر موقع که استراحت کردید هر موقع که آماده شدید که ملک ببینیم من در خدمتتون هستم می تونیم بریم ملک ببینیم حالا شما فکر کنید بین ما و اون مدیر املاک موفق با انگیزه و پر تلاش کی بهش فایل فروخت که یکی از بزرگ ترین آپارتمان های تهران رو به این بنده خدا فروخت مشخص ایشون فروخت نوش جونش اون کمیسیونی هم که گرفت بعد این مدیر املاکی که میگم یک آدم با پرستیژ متنوب خیلی قوی بود اما وقت میزاشت برای مشتریش متاسفانه گاهی اوقات مشاورا شکم سیری دل گرمو با بی احترامیو بی توجهیو بی انگیزه کار کردن با مشتری اشتباه میگیرن
بریم برای نکته سوم
انصافا یک کارمند یا یک کارگر برای سه میلیون چهار میلیون پنج میلیون حقوق ماهیانه چقدر کار میکنه صبح ساعت چند بیدار میشه تا ساعت چند کار میکنه اگر هر مشاور املاکی اون قدر کار کنه من مطمئنم حداقل ده برابر در امد داره من مطمئنم مشاور املاکی که میگه یک ماه قرار داد ننوشتم یک دهم کارمند معمولی هم کار نکرده یک کارمندی که نه تخصصی داره نه چیزی شما چه طور حاضری که هیچی کار نکنی چطوری میخواین هیچی کار نکنین و ده برابر یک کارمند پول در بیارین کنین نمیشه که برای صد میلیون تومن ماهانه درامد داشتن سه برابر یک کارمند باید کار کنی و برای آموزش هات وقت بزاری همین فرمولش خیلی سادست
تو این همین ماها و روزهایی که فکر میکنین بازار خرابه مشاورا با همین فرمول ساده و عملگرا بودن دارن قرار داد مینویسن هیچ راز دیگه ای وجود نداره
الهی روزیتون هزار برابر