بلاگ

چگونه مشتری را قانع کنیم

روانشناسي متقاعد كردن, چگونه مشتری را راضی به خرید کنیم, اصول متقاعد سازی مشتری, چگونه مشتری را قانع کنیم, کتاب اصول متقاعد سازی, چگونه مشتریان را وادار به خرید کنیم, چگونه مشتری پیدا کنیم, چگونه با مشتری صحبت کنیم, متقاعد کردن مشتری

عنوان آموزش :متقاضيان املاك

ارتباطات کلامی هنگام مذاکره با متقاضیان املاک
مواردی هست که در هنگام مشاوره و مذاکره با همه متقاضیان می بایست یاد بگیرید بارها در کانال ملک آموز گفته ام اگر به روش های ما اعتماد دارید باید همه روش های گفته شده در ملک آموز را انجام داده و رعایت کنید.
((حتی اگر یک آموزش را لازم ندانید اجرا کنید فایده ندارد))
تاکید میکنم همه موارد گفته شده در ملک آموز را باید رعایت کنید این را بدانید اگر مطلبی را برای شما می نویسیم 100% اهمیت دارد.

اگر اهمیت نداشت وقتمان را تلف نمیکردیم
ارتباطات کلامی یک مشاور حرفه ای می بایست بر پایه اصول باشد و این اصل باعث می شود که مشاوری موفق شوید همان موارد جزئی که رعایت نمیکنید روی هم جمع شده و میشود کوهی از مواردی که رعایت نکرده اید و باعث عدم نتیجه گیری خواهد شد. توجه به نکات زیر هنگام مذاکره و سخن گفتن با مشتری در برقراری ارتباط موثر به شما کمک خواهد کرد.
الف) کلمات مناسبی انتخاب کنید
۱- پیش از لب به سخن گشودن کمی فکر کنید و کلمات قابل فهم بکار ببرید.

قبلا هم در ملک آموز گفته ایم فکر نکنید اگر کلمات قلمبه و خارجی بکار ببرید مشاوره خوبی انجام داده اید کلاس گذاشتن را کنار بگذارید نامفهوم صحبت نکنید با اینکار مشتری با شما احساس غریبی می کند.

۲- وقتی با مشتری صحبت می کنید که هیچگونه آشنایی با شماندارد استفاده از کلمات مناسب کمک شایانی به برقراری ارتباط خواهد کرد

۳- وقتی بین استفاده از دولغت مترادف مردد می شویدهمواره از لغات ساده تراستفاده کنید.

مثلا اگر فکر میکنید بین متریال و مصالح کدام را انتخاب کنید همان مصالح بهتر است.

۴- سعی کنید کلمات دقیق روان و پرمحتوا انتخاب کنید.

مثلا به جای استفاده از کلمات پر زرق و برق، ناگهانی وتغییر پذیر می توانید به ترتیب از کلمات جالب سریع و متغیر استفاده کنید

ب) علاوه بر انتخاب کلمه مناسب به لحن ونحوه بیان نیز دقت کنید

۱- درهنگام صحبت کردن با مشتری ناراضی، از لحن جدی وکمک کننده استفاده کنید
۲- در هنگام سوال کردن ازمشتری ازلحنی مشتاقانه استفاده کنید، لحنی که نشان دهد واقعا به شنیدن پاسخ سوالتان علاقه دارید
3 – صمیمی بودن به معنی لوس بودن نیست شوخی کردن در برخی اوقات وجهه شما را به خطر می اندازد جدی باشید در عین حال لحن مهربانانه داشته باشید.

ارتباطات کلامی هنگام مذاکره با متقاضیان املاک

ج)از کلمات گرم ومثبت استفاده کنید
کلماتی که حالت مثبت واطمینان بخش دارند تداعی کننده یک برخورد مثبت واحترام آمیز برای مشتری است.

عباراتی نظیر«بله!بسیار خوشحال خواهم شد که این کار را انجام دهم» پیامی برای طرف مقابل ارسال می کند که حاکی از خوشحالی و علاقه مندی شما برای کمک کردن به طرف مقابل باشد
د) واضح و روشن سخن بگویید.

سعی کنید کلمات را به شکل درست ورسمی بیان کنید.

به جای عبارت«چی میخوری؟»از جملات «چه چیزی میل دارید؟» واستفاده کنید.
چگونگی پرسش در مواجهه با مشتری :
در هنگام برقراری ارتباطات کلامی و سخن گفتن با مشتری آشنایی با روش های طرح سوال و فنون پرسش کردن می تواند نقش یک سلاح قوی برای برقراری ارتباط با مشتری را ایفا کند.
مشاور با استفاده از طرح سوال مناسب می تواند مشتری را به پاسخ وادار کند تا این که :به ارزیابی اوبپردازد، نیاز های او را تشخیص دهد، علاقه خود را به مشتری نشان دهد و در نهایت با شناخت هرچه بیشتر مشتری برای متقاعد کردن او اقدام کند.
انواع روش های طرح سوال:
الف) سوالات باز
سوالاتی که دارای یک جواب مثبت یا منفی نباشند.

از سوال باز برای شروع صحبت استفاده کنید.

سوالات بازمشتری را به صحبت وا می دارد و بهترین راه برای درک نیاز های مشتری است.

در خدمت شما هستم چه امری دارید ؟چه خدمتی می توانم برای شما ارائه کنم ؟ و… نمونه‌های از سوالات باز هستند.
ب) سوالات بسته
سوال بسته مشتری را محدود می نماید که پاسخ بلی یا خیر بدهد.

به عبارت دیگر برای پاسخ گویی به این گونه سوالات کافی است که یکی از چند گزینه را انتخاب کنید.

نمونه هایی از سوالات بسته عبارت اند از : چایی میل دارید یا قهوه؟ برای بازدید ملک وسیله دارید یا خیر؟
ج) سوالات هدایت کننده
سوالاتی که در عین سوالی بودن مشتری را نیز به انتخاب گزینه خاصی که مورد نظر فروشنده یا مذاکره کننده است ویا بیشترین منافع را برای او تامین می کند هدایت می نماید.

مانند:
هر ملکی ایراداتی دارد درست است؟ شما به بی ارزش شدن پول معتقدید غیر از این است؟ همیشه منطقی است که بهترین ملک را بخریم این طور نیست؟
شما می بایست در ارتباطات کلامی خود همواره از سوالات استفاده کنید تا مشتری احساس نکند به نظر او اهمیت نمیدهید یعنی مثلا اگر مشتری را به املاک دعوت کردید قبل از اینکه برایش چای بیاورید از او سوال کنید با خوردن یک چای موافقید؟

ارتباطات غیر کلامی هنگام مذاکره با متقاضیان املاک

افزون بر مباحث کلامی در ارتباطات عوامل دیگری نیز در برقراری یک ارتباط موثر تاثیر گذارهستند که ارتباطات غیر کلامی نامیده می شوند.

ارتباطات غیر کلامی که به زبان بدن معروف است شامل ژست ووضع بد، فواصل میان فردی، لبخند، شیوه های دست دادن و ارتباط چشمی می باشد.

قبلا نیز مختصر در آموزشی به این نکات پرداختیم و در کانال ملک آموز گفتیم که زبان بدن در ضمیر ناخودآگاه فرد تاثیر میگذارد یعنی خود مشتری این حرکات را احساس نمیکند بلکه ذهن او بدون اینکه متوجه شود درگیر این ارتباطات خواهد شد.اکنون بطور مفصل خواهیم گفت.
در ابتدای مذاکره وسخن گفتن با مشتری قبل از این که شروع به صحبت کنید سیگنال هایی از طرف شما به طرف مقابل روانه می شود و به نوعی شروع به صحبت می کند.

از آنجا که ارتباطات کلامی نیمی از انتقال پیام را دربرخورد های چهره به چهره (face to face) شامل می شود، آگاهی و رعایت آن ضرورتی انکار ناپذیرآست.

۱) ژست و وضع بدن
وضع و حالت بدن از مهمترین مواردی است که مردم به آن توجه می کنند.

طرز قدم برداشتن، ایستادن ونحوه نشستن افراد پشت صندلی مبین وضعیت روانی فرد می باشد.

علاوه بر این در مورد وضع بدن لازم است بدانیم که وضع بدنی وجسمانی باز(ژست ووضع بدنی باز حالتی است که در آن دست ها وپاها کشیده وصاف است و به طور کلی چهره ووضع بدنی به سمت طرف مقابل بوده و نشان دهنده توجه به شخص مقابل است)این پیام را برایمشتری در پی دارد که آماده برقراری ارتباط با او هستید.
رعایت نکات زیر در هنگام راه رفتن و ایستادن نشان دهنده اطمینان خاطر و اعتماد به نفس شما درمقابل مشتری است:
۱- سعی کنید در هنگام راه رفتن بدن صاف و گردن راست باشد
۲- هماهنگی قدم ها را رعایت کنید و از کشیدن قدم ها روی زمین خودداری کنید
۳- هنگام ایستادن دست ها باید کشیده وصاف باشد، شکم به داخل، شانه ها رو به عقب وسر رو به بالا قرار گیرد.

به هنگامی که با مشتری به صحبت می نشینید همیشه روبروی مشتری قرار بگیرید وهرگز به پشتی صندلی تکیه نکنید.

تکیه دادن به پشتی صندلی می تواند بی تفاوتی شما را به نمایش بگذارد.

نکته مهم این است که افراد تحت تاثیر زبان تن افرادی که با آنها حرف می زنند قرار می گیرند.

وقتی راست وقائم می نشینید، به جلو متمایل می شوید وبه پیرامونتان توجه دارید سبب می شود که مشتری به این نتیجه برسد که آنچه به او انتقال می دهید بسیار مهم است.

و باید به صحبت شما توجه کند.

۳)خنده :

خنده یک وضع وحالت صورت می باشد که در برقراری ارتباط بسیار موثر است.

خنده ها، علاقه، هیجان، یکدلی ونگرانی را نشان می دهد.

خنده باعث ایجاد محیطی مثبت و سرخوش می شود.
انواع خنده ها ومفهوم آن ها:

۱- خنده ساده- شدت کم

گوشه های دهان به میزان کمی عقب کشیده شده، بالا می روند. پیامی که خنده در این صورت با خود به همراه دارد یکی از موارد عدم اطمینان، شک وتردید است. جهت برقراری یک ارتباط موثر لازم است که از این نوع خنده بپرهیزید چرا که تداعی کننده یک برخورد غیر دوستانه می باشد.

۲- خنده ساده – شدید


در این نوع خنده لب ها کمی از هم فاصله می گیرند به طوری که می توان قسمت کوچکی از دندان های فوقانی را نیز مشاهده کرد. این نوع خنده پیام اطمینان و دل گرمی را به شخص می رساند.

خنده ساده – شدید بهترین نوع خنده است که شما می توانید در هنگام ملاقات با افرادی مثل همسایگان، مشتریان و در کل با افرادی که دوستی و صمیمیت خیلی نزدیکی ندارید استفاده کنید.

۳- شدت کم


اتصال دندان ها به لب های پایین برقرار است و فقط دندان های پیشین فوقانی دیده می شوند( دندان های زیرین دیده نمی شوند). پیامی که بدین ترتیب ارسال می شود بیانگرآن است که فرد از برخوردی که دارد خوشحال است.

اگر دوست دارید پیامی را که می خواهید با خنده خود به طرف مقابل بدهید اثری قوی تر، مطمئن تر و دوستانه تر از یک خنده ساده با شدت بالا داشته باشد می توانید از یک خنده بالا با شدت کم استفاده کنید.

۴- خنده شدت بالا

دندان های فوقانی بیشترآشکار می شوند، شکاف دهان عریض تر می شود و روزنه های دید چشم باریک تر شده که در مجموع باعث بالا رفتن شدت خنده می شود.

از این نوع خنده در مواردی مانند برخورد با دوستان نزدیک ویا معاشرین تجاری که مدت های زیادی با آنان ارتباط گرم ودوستانه داشته اید می توانید استفاده کنید.

۵- خنده گسترده

هر دوردیف از دندان های فوقانی و تحتانی آشکار می شوند.

علاوه بر این خنده با صدای بلند نیز همراه است.

پیام این نوع خنده نهایت شادی، رغبت و لذت را می رساند.

استفاده از یک خنده گسترده در هنگام برخورد با مشتریان ومذاکرات تجاری به دور از آداب ومعاشرت است وباید ازآن پرهیز کرد.
خنده مناسب و صحیح در هنگام برخورد با مشتریان ومذاکرات تجاری تاثیر زیادی در برقراری ارتباط داردچرا که می تواند به ایجاد یک محیط صمیمی ومثبت بین مشاور املاک ومشتری کمک کند.
همان گونه که در بالا بیان شد خنده ساده- شدید وخنده شدت کم بهترین نوع خنده در تعامل با مشتری است. لازم به ذکراست که از این دو نوع خنده در تبلیغات و ساخت بنرهای تبلیغاتی نیز استفاده می شود.

۴) دست دادن

دست دادن به یکدیگر از رسوم دیرینه بشر است که از بدو پیدایش به صورت های گوناگونی انجام گرفته وبه شکل امروزی درامده است و آن، حکایت از ابراز محبت ودوستی وخوشحالی از به هم رسیدن دو انسان است علاوه بر این از مولفه های مهم دیگری که در رویارویی با مشتری وبرقراری ارتباط موثر نیاز است تا یاد بگیریم، دست دادن محکم واستوار می باشد
در دست دادن رعایت نکات زیر لازم است:
۱– دست دادن باید خیلی گرم ومشتاقانه باشد و در حالی که دست خود را به سمت طرف مقابل دراز می کنید باید لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت خاطر در چهره آشکار شود و کلماتی متناسب مو قع از قبیل ابرازخوشحالی ازملا قات برزبان آورده شود.

۲- دست دادن مانند راه رفتن باید نشانه ای از اعتماد به نفس و علاقه به آشنایی وملاقات باشد.

دست دادن سرد و بی حال توام با بی اعتنایی و بی تفاوتی اثر مورد نظر را در طرف مقابل ایجاد نمی کند.
۳- هنگام دست دادن باید تماس چشمی به طور مداوم با طرف مقابل برقرار باشد.

۴ – فشردن و نگه داشتن دست طرف مقابل باید در حد استاندارد با شد.

زمان استاندارد جهت نگه داشتن دست طرف مقابل در حدود ۳ تا ۵ ثانیه می باشد

شیوه های دست دادن :

الف- نوع فرا دست
اگر قصد دارید به طرف مقابل بگویید که می خواهید نقش غالب را در مقابل او ایفا کنید، دست خود را طوری بچرخانید که کف آن در هنگام دست دادن به سمت پایین قرار گیرد این نوع دست دادن نشان دهنده تسلط و برتری نسبت به طرف مقابل می باشد.

ب – سبک مبتنی بر همکاری:
در جایی که می خواهید به هنگام برقراری ارتباط با طرف مقابل، برابری ومساوات را رعایت کنیداز این سبک استفاده می کنیم.

از این شیوه دست دادن در برخورد با مشتری و مذاکرات تجاری استفاده می شود چرا که این سبک نشان دهنده مشارکت و همکاری است وهمچنین پیش زمینه یک رابطه گرم وصمیمی نیزمی باشد.
ج – روش ملیحانه
اگر می خواهید خواسته های طرف مقابل را بر خواسته های خود ترجیح دهید و درامور جاری از او استفاده کنید این سبک را به کار ببرید.

این نوع دست دادن همچنین در مواردی مناسب است که بخواهید با کارگزار یا کارفرمایی صحبت کنید و اسباب خاطر او را فراهم آ ورید

۵)ارتباط چشمی

در غالب فرهنگ ها پرهیز از نگاه به طرف مقابل مورد تایید وقبول افراد نمی باشد و امری مذموم تلقی می شود.

اگر بتوانید به چشم مشتری نگاه کنید و رفتاری نرم و راحت را با او در پیش داشته باشید آنگاه احتمال بسیار بیشتری وجود خواهد داشت که تاثیر مناسب را برجای بگذارید
در برقراری ارتباط چشمی سه سوال اساسی مطرح می شود:

۱– به کجا باید نگاه کرد؟

۲- چه مدت باید نگاه کرد؟

۳- چه زمانی باید نگاه کرد؟

باید به این نکته توجه کرد که پاسخ به سوالات مطرح شده به طرز برخورد شما با شخص مقابل بستگی دارد.

برقراری ارتباط چشمی در مواجهه با مشتری نسبت به زمانی که یک برخورد دوستانه و غیر رسمی دارید متفاوت است.

الف – Where to look
چشم ها معمولا در جلسات تجاری به یک مثلث متمرکز می شود.

این مثلث تشکیل شده از یک خط افقی که از گوشه های بیرونی چشم های طرف مقبل می گذرد ودوخط مایل که از گوشه های خارجی چشم شروع شده و در روی خط میانی صورت که همان خط میانی بینی باشد به همدیگر می رسند (آماج تجاری).

ثابت کردن نگاه در این ناحیه جدیت و اعتماد به نفس شما را می رساند.

در یک برخورد دوستانه و غیر رسمی نگاه خود را به پایین تر بیا ندازید، یعنی از لب ها رد شده و به چانه برسند(آماج دوستانه )این موضوع علاقه وصمیمیت بیشتری را نسبت به طرف مقابل نشان می دهد

ب – How long to look
ارتباط چشمی در برخورد های تجاری و مواجهه با مشتری باید ۷۰ تا ۸۰ درصد از وقت مکالمه شما را اشغال کند.

کمتر از این مقدار نشان دهنده کمبود اعتماد به نفس، ملامت و خستگی است و بیشتر از ان نیز علامت عناد مخالفت و رک بودن بیش از حد تعبیر می شود دربرخورد های رسمی واجتماعی لازم است که طول نگاه خود را افزایش دهید.

افزایش تماس چشمی بیان کننده صمیمیت و دوستی بیشتر است

ج – When to look
به محض شروع یک مکالمه و هنگام صحبت کردن طرف مقابل بهترین زمان برای برقراری ارتباط چشمی است.

هنگام گفتن خداحافظی نیز تماس چشمی را قطع نکنید چرا که این امر باعث می شود تاثیر مثبتی از ما درطرف مقابل باقی بماند.
تماس چشمی نه تنها نشان دهنده اعتماد شما است بلکه به شما کمک خواهد کرد آنچه که شخص به طور شفاهی بیان می کند را بهتر درک کنید.

گوش دادن مهمترین مهارت در برقراری ارتباط انسانی است و ارتباط چشمی مناسب نقش مهمی را در نشان دادن توجه وعلاه به دیگران ایفا می کند بنابراین به دنبال قطع خیلی مختصر ارتباط چشمی (۳ تا ۴ثانیه) در گفتار بی صدا که دقیقا مانند ویرگول در یک جمله نوشته شده عمل می کند دوباره تماس چشمی را برقرار کنید تا ارتباط موجود تداوم یابد.

نتیجه گیری

ارتباطات غیر کلامی را جدی بگیرید یک مشاور حرفه ای می بایست همه چیزش بهترین و حرفه ای باشد
مسلما هر مذاکره ویژگی های خاص خود را داردو با دیگر مذاکرات متفاوت است ولی عناصر اساسی مذاکره تغییر نمی کند.

آشنایی ونحوه برقرار کردن یک ارتباط موثر سبب موفقیت در مذاکره خواهد شد.

یک مشاور حرفه ای املاک باید باروش های برقراری ارتباط و متقاعد کردن به گونه ای آشنا باشد و در آن تبحر داشته باشد که بتواند در مقابل سخت گیرترین خریداران ویا فروشندگان ملکی موفق باشند و فرایند رسیدن به توافق را به نحوی هدایت کند وخاتمه پذیرد که طرفین احساس کنند برنده شده اند.

رضایت طرفین قرارداد در املاک از مذاکره و برخورد احترام آمیز سبب خواهد شد که وی به عنوان یک ابزار تبلیغی و به نوعی به یک پشتیبان برای مشاور املاک تبدیل بشود.

با توجه به اینکه همه‌ی ما کمابیش تصویری ذهنی از مهارت متقاعدسازی داریم، احتمالاً منطقی می‌دانید که مستقیماً و بدون نیاز به معرفی، وارد بحث آموزش متقاعدسازی شویم.اما با توجه به اینکه در ذهن بسیاری از ما متقاعدسازیبیشتر با مذاکره گره خورده و حتی در مذاکره هم، بیشتر به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های مهارت فروش در نظر گرفته می‌شود، مناسب دیدیم ابتدا کاربردهای متقاعدسازی را مرور کنیم تا دوستان متممی بتوانند در مورد نیاز به این مهارت تصمیم بگیرند.

تعریف متقاعدسازی در ذهن شما چیست؟

کم نیستند کسانی که بار معنایی متقاعدسازی در ذهن آنها منفی است.

این‌گونه افراد جنبه‌هایی از فریب، خودخواهی یا سوء استفادهاز دیگران و یا در حالت ملایم‌تر منفعت طلبی نامتعارف را در متقاعدسازی می‌بینند.

اما متقاعدسازی به شکلی که ما در متمم در نظر داریم، کلی‌تر و عمیق‌تر است.

هدف متقاعدسازی شنیده شدن و دیده شدن است

در نگاه اول، ممکن است بسیاری از ما احساس کنیم، امروز بیش از هر زمان دیگری می‌توانیم حرف‌مان را به گوش هر کسی که می‌خواهیم برسانیم.

ارسال یک ایمیل یا پیامک برای مدیر ارشد سازمان که زمانی دیدن او هم دشوار بود، بسیار ساده شده است.

حرف زدن با مردم و اظهار نظر در زمینه رویدادهای اجتماعی و فرهنگی سیاسی از هر زمان دیگری ساده‌تر به نظر می‌رسد.

اما یک نکته را هم فراموش نکنیم.

وقتی همه می‌توانند حرف بزنند، شنیده شدن از هر زمان دیگری دشوارتر است.

حتی اگر شنیده شدن هم امکان‌پذیر باشد، تاثیرگذاری حرف‌ها دیگر به اندازه‌ی گذشته نخواهد بود.

بنابراین، می‌توانیم مهارت متقاعدسازی را به عنوان ابزاری برای دیده و شنیده شدن در زمینه‌های مختلف شخصی و شغلی در نظر بگیریم.

سه سطح متقاعدسازی

متقاعدسازی می‌تواند در سه سطح متفاوت کارکرد داشته باشد.

اگر این سه سطح متقاعدسازی را بشناسیم و در خاطر داشته باشیم، انتظارهای ما از این مهارت، معقول‌ترو بامعناتر خواهد بود.

سطح اول: کاهش مقاومت

نباید انتظار داشته باشیم که همواره بتوانیم با متقاعدسازی، نظر دیگران را تغییر دهیم.

یکی از دستاوردهای متقاعدسازی می‌تواند کاهش مقاومت دیگران در برابر دیدگاه ما باشد.

فرض کنید مدیر یا همکار یا همسر یا یکی از دیگر اعضای خانواده با یکی از تصمیم‌های شما مخالف است و تاکید دارد که شما تصمیم نادرستی گرفته‌اید (یا خواهید گرفت).

اگر شما بر این باور هستید که تصمیم‌تان درست است، ممکن است مهارت متقاعدسازی حداکثر در این حد کمک کند که اطرافیان و نزدیکان، حاضر شوند مسئولیت تصمیم را بر عهده‌ی خودتان بگذارند.

همین هم، یک قدرت ارزشمند و مهم است و قطعاً مثالی از متقاعدسازی محسوب می‌شود.

سطح دوم: متابعت و پذیرش بیرونی

دستاورد دیگر متقاعدسازی می‌تواند متابعت و پذیرش بیرونی باشد.

به این معنا که طرف مقابل، حرف شما را قبول می‌کند و خواسته‌ی شما را هم می‌پذیرد و حتی به شما در انجام هدف‌تان کمک می‌کند، اما در درون خود با تصمیم یا نظر یا خواسته‌ی شما مخالف است یا حداقل آن را نپذیرفته است.

در بحث رفتار سازمانی، بسیاری از متابعت‌ها و پیروی‌های کارکنان از مدیران در این گروه قرار می‌گیرند.

قرار نیست مدیر یا والدین، بتوانند همکاران یا فرزندان را از صمیم قلب نسبت به یک موضوع قانع کنند.

در بسیاری از موارد، همین که رفتار مورد نظر تغییر کند یا در راستای خواسته‌های شما قرار بگیرد، مصداقی از متقاعدسازی است.

متقاعدسازی دز محیط کار

سطح سوم: تغییر باورهای درونی

این همان سطحی است که آرزوی بسیاری از مدیران و والدین است.

در ادبیات مدیریت، کسانی که به این سطح می‌رسند‌، معمولاً به جای مدیر، به عنوان رهبر سازمان شناخته می‌شوند.

در این موقعیت، دیدگاه و نظر رهبر سازمان می‌تواند باور درونی افراد را هم تغییر دهند.

این‌ها همان کسانی خواهند بود که هنگام بیدار شدن، از اینکه این فرصت را دارند که زودتر بیدار شوند و به سر کار بروند، خوشحال می‌شوند.

متقاعدسازی در عمیق ترین سطح آن، به Commitment می‌رسد

چند مثال از کاربردهای متقاعدسازی

فهرست مثالهای متقاعدسازی، قطعاً طولانی و پایان‌ناپذیر است.

اما هدف ما از فهرست کردن مثال‌های زیر، صرفاً گسترده‌تر شدن حوزه‌ی مهارت متقاعدسازی در ذهن شماست تا مطمئن باشیم که این مهارت، به مواردی مانند معامله یا فریب محدود نمی‌شود:

  در جلسه مصاحبه شغلی بتوانیم کارفرما را متقاعد کنیم که ما را استخدام کند.

  بتوانیم در مدیریت تعارض موفق‌تر باشیم و با حداقل اصطکاک تنش‌ها را حل کنیم.

  به عنوان مدیر سازمان، تا حد امکان کمتر به ابزارهای رسمی تشویق و تنبیه متوسل شویم.

  بتوانیم طرح‌ها و پیشنهادهای خود را بهتر ارائه کنیم تا در مراحل بررسی و تأیید کمتر نیازمند رایزنی باشیم.

  اگر در محیط کار یا خانواده، محدودیت و مشکلی داریم،‌بتوانیم آن را به شکل معقول‌تر و مقبول‌تری برای دیگران توضیح دهیم.

  هنگام بررسی و تفسیر متن یک قرارداد یا تفاهم نامه، بتوانیم مفهومی را که از واژه‌ها و اصطلاحات در نظر داریم، بهتر برای طرف مقابل توضیح دهیم.

  متن سخنرانی‌های خود را به شکلی اثرگذارتر تنظیم کنیم.

  محصول و سازمان خود را بهتر معرفی کنیم.

  در گفتگو با والدین و فرزندان خود، با توجه به اختلاف دیدگاه‌ها و باورها که معمولاً بین نسل‌ها وجود دارد موفق‌تر باشیم.

  ایراد گرفتن‌ها و تشویق‌ کردن‌هایمان، اثربخش‌تر، کم هزینه‌تر و باورپذیرتر باشند.

  اگر به عنوان مدیر میانی قرار است از منافع زیردستان خود نزد مدیران ارشد دفاع کنیم، این کار را بهتر انجام دهیم.

  در روابط عاطفی خود موفق‌تر باشیم.

در درس‌های آتی به تدریج در مورد مهارت متقاعدسازی و موضوعات وابسته به آن صحبت خواهیم کرد.

ارتباط قوی با مشتری

برقراری ارتباط بامشتری از مهمترین اصول موفقیت یک مشاور املاک حرفه ای میباشد .زمانی یک مشاور میتواند یک ارتباط قوی و موثر بامشتری پیدا کند که دارای خصوصیات ذیل باشد .

  • تجربه و دانش کافی داشته باشد .
  • به قیمت های منطقه اشراف کامل داشته باشد .
  • از منطقه و حیطه فعالیت خود شناخت و اطلاع کافی داشته باشد .
  • بابرخوردهای موثر و حساب شده برای مشتری ارزش اضافه قائل شود .
  • خدمات اضافه به مشتری ارائه دهد.
  • فایل بکر و مناسب به مشتری ارائه دهد.
  • به تصمیم مشتری کمک کند و علاقه به رفع مشکل وی داشته باشد .
  • دانش اندوزی و آموزش پیوسته داشته باشد.
  • درکار خود دارای خلاقیت و قوه ابتکاربوده و شیوه کاری جدید را به کار گیرد .
  • و بسیاری موارد دیگر…………

معامله کردن یک هنراست هنری ظریف جهت پیوند دو منافع که ممکن است با یکدیگر درتضاد باشند زیرا در انجام هرمعامله ای طرفین به فکر منافع خود بوده و فقط با اشراف کامل توسط مشاور وتبحر وی یک معامله شیرین شکل میگیرد.

جهت ارتباط گیری قوی با مشتری میبایست در برابر هرگونه برخوردهای غیر منتظره ای از سوی مشتری رفتاری مناسب از خود بروزداده و همواره متانت وصبوری راپیشه سازد و هیچگاه لبخند را فراموش نکند . به دقت به سخنان متقاضیان ، درخواستها ،تمایلات وعلائق آنان گوش جان سپرده و حالات و رفتار و حرکات آنان را زیر نظر داشته تا بتواند در انجام روند بازدید ومعامله مثمرثمرواقع شود .

یک مشاور حرفه ای می بایست با تربیت ،تمرین و آموزش خود بیاموزد چگونه در برابر ناراحتی،خشم،نارضایتی،بدبینی و پرخاشگری متقاضی در کمال صبوری و مهربانی و متانت بکوشد با مدد از مهارتهایی که آموخته متقاضی را ازخود راضی نگاه داشته و روابط حسنه ای را با آنها برقرار کند .سرمایه یک مشاور کوشایی و دقت وی و نیز لبخندی که همیشه برلب داشته و آراستگی و دیدگاه مثبت وی به زندگی میباشد .

چرب زبانی و تملق فاصله شما رابامشتری زیادکرده و اعتماد وی نسبت به شما سلب میگردد .یک مشاور حرفه ای جهت برقراری ارتباط قوی با مشتری میبایست تاثیرگذار باشد،ارتباط با متقاضیان اوراشادکند،اجازه صحبت کردن مشاری را بدهد ومتکلم وحده نباشد ،خلق و خوی ملایم و مهربان داشته باشد ،ازالفاظ چاله میدانی و دورازادب و نزاکت استفاده نکند ،نسبت به دیگران کمی متفاوت باشد و همین تفاوت اندک ، درآمد زیادی را برای شما سرازیر می کند.

در زمان ملاقات حضوری و گفتگو با مشتری پاهای خود را روی هم نیاندازید و دست به سینه ننشینید ،به ساعت خود نگاه نکنید،حرفهای اورا قطع نکنید دربین گفته های او با تکان دادن سر و بکاربردن الفاظی چون : چقدرخوب ،متوجه شدم ،واقعا و….به او ثابت کنید که شش دانگ حواستان به وی بوده و گوش به حرفهای وی سپرده اید .بیشتر به لحن کلمات و جملات و زبان بدن متقاضی دقت کنید مفهوم اصلی کلمات و جملات در طرز بیان و لحن آنها نهفته است نه در معنی لغوی آن . ازمتقاضیانی که از شما انتقاد میکنند تشکر کرده زیرا آنان نقاظ ضعف شمارایادآوری کرده و شما نیز باید هرچه سریعتر درجهت رفع آن بکوشید .وهمه تلاش خود رابرای راضی نگهداشتن او به کار گیرید .

از حیله های فشار،تهدید،التماس و امثالهم روی مشتری خودداری کنید تا در او احساس خوبی ایجاد شده و فروش موفقیت آمیزی را داشته باشید .ازجرو بحث دررابطه با قیمت با فروشنده و خریدار خودداری کنید دراین گونه موارد باید احساس او را درک کرده وبه وسیله نکات مثبت ملک ، احساسات وی را به هیجان در آورید .ملک برای فروشنده همانند ناموسش است و نباید از بدی ملک نزد فروشنده حرفی به میان آورد و باید در لابلای نکات مثبت تلنگری هم به نکات منفی زد و طوری وانمود کردکه  نکات منفی با کمی خرج کردن توسط فروشنده و یا تخفیف دادن به خریدار برطرف میگردد.

مشتری را فقط برای یک فروش نخواهید بلکه اورا به صورت مادام العمربخواهیدو خاطره ای خوش ازاین معامله در ذهن او به جای بگذارید زیرا ممکن است وی خریداران زیادی از اقوام و دوستان را به شما معرفی کرده و از شما بعنوانمشاور امین یادکند .

الهی روزیتون هزاربرابر بشه 🌹

در تلگرام

کانال مارو دنبال کنید!

در آپارات

ما را دنبال کنید!

در اینستاگرام

صفحه مارو دنبال کنید!

در یوتیوب

کانال مارو دنبال کنید!

دیدگاهتان را بنویسید